27. چالش نوازندگان کوبه ای ( پارت اول)

نوازنده کوبه ای
27 .فایل صوتی "چالش های نوازندگان کوبه ای - پارت اول "
چالش های مربوط به نوازنده کوبه ای

نکته مهم : این مقاله تنها بخشی از گفت و گوی مورد بحث (چالش های نوازندگان کوبه ای – پارت اول ) میباشد . لطفا برای استفاده هر چه بیشتر، فایل صوتی این پادکست رو گوش کنید .

سلام خیلی خوش آمدید به سری پادکست‌های سایت انزو حکمت ; تمام کسانی که نوازنده‌ کوبه‌ای هستند از موقعی که شروع می‌کنند و سازهای کوبه‌ای رو به عنوان یک ساز(به عنوان نوازندگی) برای خودشون انتخاب می‌کنند همیشه چالش‌هایی در پیش رو دارند و امروز با آرمین ضرابی عزیز(متخصص در زمینه سازهای کوبه‌ای) اینجا هستیم تا در رابطه با این چالش‌ها و راهکار آن صحبت کنیم تا بتونیم در بهترین حالت پیش بریم.آرمین جان سلام

آرمین ضرابی

سلام و احترام دارم خدمت شما و سایر دوستان و همراهان همیشگی سایت انزو حکمت و سری پادکست‌هایی که افتخارشو دارم در خدمت شما باشم

انزو حکمت

خب شروع کنیم از اینکه فکر میکنم تمام کسانی که نوازنده کوبه‌ای هستند از جمله خودم و خودت همیشه از زمان انتخاب یک ساز کوبه ای تا آخر و حتی سالیان سال یه سری چالش‌ها رو داریم و یکمی لطفا در رابطه با این برامون صحبت کن.

آرمین ضرابی

خب چیزی که قطعاً خودمون تجربه کردیم و این چالش‌ها هم درسته که به مرور زمان ممکنه حل بشن یا کمرنگ‌تر بشن ولی به نوعی همیشه تمام کسانی که نوازنده کوبه ای هستند با یه سری چالش‌های سر و کار دارند حتی اگر در بالاترین سطح نوازندگی و حرفه ای باشند بالاخره در اجرا،علی الخصوص اجرای زنده بدون چالش امکان‌پذیر نیست(حالا چه یک تمرین ساده باشه و چه نوازنده در استیج ساز بزند و ضبط کند)بالاخره هر کدومش چالش‌های گوناگونی دارد.

از زمانی که یک هنرجو و نوازنده کوبه ای تصمیم به نواختن یک ساز میکند ، در وهله اول مهمترین چالش برای یک نوازنده کوبه ای تولید کردن یک صدای با کیفیت و استاندارد از سازش است(در تمام سازها تاچ یا همون داینامیک نوازنده یا شدت ضربات نوازنده کوبه ای از لحاظ ضعیف یا قوی بودن مهم است ولی در سازهای کوبه ای مهمتر است و بیشتر با اون درگیر هستند)چون در سازهای کوبه ای مسیرملودیک رو مثل سازهای پیانو و فلوت و ویولن نداریم.  

در ساز کوبه ای ما دقیقا با ضربه زدن و ضربه ی صحیح زدن میتونیم یک صدای استاندارد رو ایجاد کنیم و به طور کلی از فرکانس های بم و زیر تشکیل شده و اینکه نوازنده کوبه ای چطور بتونه اون نبض اجرا رو به دست بگیره و اون فرکانس ها رو به خوبی تولید کنه خودش قطعا یه چالش خیلی مهم است که در خیلی از سازهای کوبه ای وجه اشتراک وجو دارد(شکل ظهری متفاوت است ولی طراحی اون فرکانس ها تکنیک های مشترکی دارد).

ما می‌دونیم به فرض هرچی به قسمت وسط یا ناحیه مرکزی نزدیک بشیم حالا چه کاخن باشه ، چه دف باشه و چه تنبک باشه صدای بمتری رو داریم ی ممثلا در ساز دف قطر دایره بزرگ است و ما دقیقا وسطش رو نمیزنیم ولی زمانی که می‌خوایم صدای باس رو تولید کنیم دستمون رو صاف می‌کنیم و به سمت مرکز این دایره ضربه میزنیم و همینطور زمانی که می‌خوایم صدای زیر تولید کنیم دست رو به حالت اریب یا کج پایین میاریم که سطح زیادی از ساز رو لمس نکنیم و صدای زیرتری به ما بده.

چالش هایی که گفته شد برای سازهای کوبه ای هست و خب به مرور زمن به تجربه تبدیل میشه و اصطلاحا قلق نوازندگی دستشون میاد که البته از نظر من این یکی از چالش های مربوط به نوازنده کوبه ای است.

راهکار چالش های به وجود آمده برای نوازنده کوبه ای

انزو حکمت

اگر بخوایم از راهکار این چالش حرف بزنیم به نظر من برای نوازنه کوبه ای فقط تجربه مهمه و با اون پشتکار بتونی تاچ صحیح رو توی دستت جا بندازی.درسته؟

آرمین ضرابی

بله دقیقا،بالاخره هیچکس دوست نداره بخواد روند اجرا و آموزشش طولانی بشه و ذات انسان دوست داره به بهترین شکل هرچیزی رو انجام بده و زمانی که یک هنرجو از آموزش ناحیه های مختلف یک ساز شروع میکنه (دوستانی که علاقه دارند میتونن ویدیوهای رایگانی که در سایت انزو قرار دادیم رو ببینن)و زمانی که نوازنده کوبه ای بتونه اینو تفکیک کنه به حد خوبی از صدا میرسه و زمانی که تونه این کارو کنه به مرور باید تلاش کنه روی تاچ یا همون داینامیک اجرا کار کند.

اگر یک نوازنده کوبه ای باس میزنه و قراره یک ریتم رو اجرا کنه(برای درک بهتر به ویدیوی آموزشی این پادکست مراجعه کنید)باید از لحاظ تاچ یکنواخت باشه و رسیدن نوازنده کوبه ای به اون نقطه قطعا زحمت داره و خب به پشتکار و زمان نیاز داره و باید توقوع یک هنرجو به اندازه ای باشه که وقت و تلاشش رو میذاره و باید اول به اون پختگی برسه یا اصطلاحا لحجه نوازنده کوبه ای خوب بشه.

انزو حکمت

فکر میکنم کسانی که تازه شروع میکنن چالش بیشتری نسبت به کسانی که یه مدت طولانی نوازنده کوبه ای هستند دارند و برای اونا چه چالش دیگه ای میتونی اسم ببری؟

آرمین ضرابی

چالش دیگه ای که برای نوازنده کوبه ای دیدم چالش مترونوم یا نگه داشتن ضرب آهنگ است.معادل فارسی مترونوم را ضرب آهنگ میگویند و دوستان میتونن برای درک بهتر به پادکست های قبلی هم گوش بدن و این چالش حتی بای خواننده ها هم وجود داره و یک ریتم تشکیل شده از یک ضربات ضعیف و قوی و یکسری فواصل زمانی است که باید رعایت بشه و حالا زمانی که مترونوم هم اضافه میشه یه چیز دیگه به اون اضافه میشه و نوازنده کوبه ای باید مثل یک ریل قطار اون رو کنترل کنه.

انزو حکمت

هنرجوها معمولا اینو دوست ندارن و توی موسیقی سنتی خیلی بیشتر اینو میبینیم و متاسفانه در دوستانی که دف و تنبک دارن بیشتر اینو میبینم که اساتید این سازها کمتر رو مترونوم باهاشون کار میکنند درحالی که وظیفه ی سازهای کوبه ای نگه داشتن و حفظ سرعت ریتم است.

آرمین ضرابی

بله دقیقاً همینطوره و درواقع وظیفه ی مدرس هست که بتونه اینو جا بندازه.اون زمان ما بدون مترونوم حتی صحبت هم نمیتونستیم کنیم و اینقدر این موضوع پررنگ بود که برای ما عادی بشه ولی این خیلی چیز خوبیه که دوستان بدونن مترونوم یک وسیله ی خوب برای همراهی کردن است و به اجراشون نظم میده.

من خیلی‌ها رو می‌بینم که میان رو پا ضرب می‌زنن یعنی با ضربه پا رو زمین میزنن و خب شمارش با ضرب زدن غلطه چون شما دیجیتال که نیستی!! وقتی میبینشون اینجوریکه که طرف تند یا کند میشه هم اون پا ضرب باهاش هماهنگ میشه و خب اینجوری نمیشه و در مترونوم باید شخص با اون هماهنگ بشه نه برعکسش.

دررامز پا ضرب میزنیم ولی در واقع این کارو برای این انجام میدیم که دوتا از ادوات رو اجرا کنیم و قضیه متفاوت است.نوازنده کوبه ای باید در آینده بتونه مترونوم گروه باشه و قرار هست که بقیه ی نوازنده ها و خواننده ها از شما پیروی کنند و اگر در اون  تجربه ای نداشته باشین نمیتونین از پس این کار بربیاید.

انزو حکمت

اگه بخوام یک تکته ی مهمتر رو در تایید حرف شما بگم اینه که حتی در اجراهای حرفه ای هم اون نوازنده کوبه ای یا اون پرکاشنیست،مترونوم رو توی گوششون دارن که اجرا از لحظه ی شروع تا زمان پایانش با مترونوم باشه و دیلی اصلیش هم برای سیکوئنس‌هایی هست که معمولاً توی پلی بک باسنسایزر اجرا میشه چون صداها با لپ تاپ اجرا میشه و اگر نتونی با مترونوم  ساز بزنی و اون سر ضرب اینکارو میکنه و اگه یکم کم و زیاد بشه کل گروه رو به هم میریزه.

میخوام بگم کسی که میخواد نوازنده کوبه ای باشه و شروع کنه بهتره که از همون اول به این موضوع عادت کنه و بتونه موقع پلی شدنش همزمان حرف بزنه و به کاراش برسه و جزئی از وجودش بشه

آرمین ضرابی

دقیقا پیرو حرفای شما در اجرا اینو باید بگم که سمت و سوی اجرا به همین سمت میاد و اجراهای اخیرمون در این چندسال گذشته  به این صور بوده که به عنون نوازنده درآمز،مترونوم در گوش من بوده و من باید بتونم اون اجرا رو هدایت کنم .یک انتقادی هم که دارم اینه که اگر در اجرا مترونوم رو در گوش همه ی نوازنده ها بذارن قطعا اون صحنه ، فیلم برباد رفته 2 میشود و اجرا کلا نابود میشود.

برخورد با مترونوم در موسیقی نباید سلیقه ای باشد(برای بعضی از هنرجوها با یکسری شرایط خاص مثل کسی که اختلال تمرکز و بی نظمی های ذهنی دارد این موضوع مشکلی نداره که مترونوم رو برای اون فرد دیرتر شروع کرد)و درحالت کلی جزو واجبات است.در رابطه با نوازنده کوبه ای مسر بودن توی این موضوع خیلی مهمه ولی در وهله ی اول درک کردن آن مهم است و صرفا به سرع بستن کار درستی نیستم و هدف نگه داشتن یک سرعت به طور یکنواخت است.

انزو حکمت

یکی از مشکلاتی که به نظرم هم من و هم شما و هم یکسری اشخاص دیگه داشتیم سازهای گرون قیمته و خودش تبدیل به یک چالش شده.

آرمین ضرابی

بله دقیقا و این یه چالشیه که یه جاهایی میشه کاریش کرد و یه جاهایی نمیشه مثلا برای ساز درامز (برای کسایی که تازه شروع میکنند ازسازی به اسم پد یا پد آپارتمانی که از لحاظ اجرا شباهت زیادی به ساز درامز داره و صدا کمتره و جنس متفاوته و قیمتش هم کمتره و هم از لحظ قیمتی یک دهم درامز خوب است

معرفی برند خوب برای نوازنده کوبه ای

انزو حکمت

یعنی به طور نرمال برای کسی که بخواد بخره قیمتش چقدر است؟یک برندی که خیلی گرونه یا برندی که به درد نخوره؟

آرمین ضرابی

اون برندی که به طور جهانی به دلار یا یورو اطلاعی ندارم ولی اون قیمت در حال حاضرش توی ایران برای کسی که بخواهد یک درامز استاندارد 8 تکه بگیرد (استاندارد مثل سابین و زیجان و اینا نه) یه چیزی بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیون هزینه دارد

انزو حکمت

چه برندی؟برند خاصیه؟

آرمین ضرابی

مثلا برند پرل و یک ساز استاندارد رو به خوب است و نمیشه بگیم حرفه ای (چون برای حرفه ای بودن نیازمند یک پک سنج خوب است)ولی این سنج ترکیه ای است و جزو برندهای خیلی مطرحی مثل پیست و ماینل و سابوین و زیجان و اینا نیست ولی برندهای خوبی هستند و این قیمتیه که در سال ۱۴۰۳ است .

در درامز برای هزینه ای که میکنید همه چیز را با هم نمیگیرید که البته این هزینه ای رو که من گفتم بابت همه اش هست و پک سنج درامز جاگانه است که شامل طبل ها و پای سنج و پایه هایی است که بعد طرف باید براش بره سنج و صندلی و استیک بخره که قیمتاشون جداگانه است که یک صندلی درامز در کمترین حالت اون بین 8 تا 10 میلیون است و ساز نسبتا گرونی است و برای همین میگم شخص باید با پر تمرینی شروع کنه که ببینه اینکاره است یا نه و اول کار همچین هزینه سنگینی نکند.

البته وی درامز هم در دسترس است و  درامز الکتریک است و این ساز از رنج قیمت های چهل و خوری یا پنجاه تومن شروع میشه و به بالاتر میره که البته مدل هایی مثل موکو رو توصیه نمی‌کنیم(چون سازهای ضعیفی هستند)

انزو حکمت

اون سازهایی که توصیه میکنی چه چیزایی است؟

آرمین ضرابی

فقط یاماها یا رولند و مثلا سری های استاندارد یاماها حول و حوش 70 است که در جمع و جور است و مانیتور و میکسر ساده ای داره و درحد هنرجو میباشد و با پسوندهای ETX یا TDX ارائه میشود

انزو حکمت

خب تو الان موافق با این حرف که “برای شروع یه ساز بیست تومنی بگیر تا بعد” تو اینو تایید میکنی؟

آرمین ضرابی

در یکسری از سازها اینن موضوع اشکالی نداره مثل داربوکا یا دف و تنبک و وی درامز

انزو حکمت

نه منظورم در یکسری سازها مثل درامز و کونگا که کمی گرونتر است و مدل های خوبش واقعا سخته که همه بگیرنش آیا درسته اینجور خریدنش؟یا یکسری کونگاها رو ایران تولید میکنه که واقعا صداهای نزدیک به استاندارد هم نداره . شما اینو تایید میکنی که هنرجو این سازها رو بگیره و بخواد بعدا عوضش کنه؟من اگر بخوام نظر شخصیمو بگم به نظر کار درستی نیست چون یک ساز باید بشه که بتونیم ازش صدا دربیاریم و قابلیت های استاندارد خودشو داشته باشه که بتونیم از اون استفاده کنیم

از اون طرف هم این گرون بودن ساز خیلی مهمه و من واقعا نمیدونم چی درسته توی این موقعیت و بعضی وقتا هم اونجوری نگاه میکینم که خب اگه طرف نخواد اون ساز ارزونو بگیره،کلا نباید بزنه و کلا عجیب غریبه و به نظرم بگذریم ازش…

صفحات مرتبط

خرید ترانه و ملودی

سفارش تنظیم و میکس

آثار تولید شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *