آنچه در این مقاله میخوانیم: پرسش و پاسخ خوانندگی
همه چیز در مورد نواختن گیتار
آیا گیتار نایلون پیش نیاز گیتار الکتریک است؟
نکته مهم : برای استفاده از پارت اول و پارت دوم این پادکست (همه چیز در مورد نواختن گیتار ) میتوانید روی آنها کلیک کنید.
انزو حکمت :
خوب ،حالا اینجا یک سوالی که پیش میاد، من تو این چندین سال اخیر خیلی وقتها شنیدم که میگن، کسی که میخواد گیتار الکتریک رو شروع کنه ،حتما باید یک دوره گیتار نایلون رو زده باشه و بعد بیاد سراغ گیتار الکتریک این درسته ؟غلطه ؟چه جوریه؟ تو به عنوان متخصص بهمون بگو .
صمیم دوکوهکی :
چقدر سوال خوبی از همه ی سوالایی که تا الان شاید داشتین و در موردش صحبت کردیم، این و بیشتر میپرسند. نه. ربطی به هم ندارن ، همینقدر کوتاه و قاطع می تونم بگم .
انزو حکمت :
خوب ، پس یک نفر که میخواد گیتار الکتریک شروع کنه، از همون اول میتونه، الکتریک رو بخره و بیاد شروع کنه؟
صمیم دوکوهکی :
بله. دقیقاً، این چیزی که من میگم حالا یک چیز کاملاً واضحه و قطعاً همه دوستان بهتر از من این و میدونند، خوب، من خودم اول با نایلون شروع کردم، وقتی من چهار، پنج سال مثلاً نایلون زدم، بعد رفتم الکتریک زدم طبیعتاً نسبت به یک کسی که می خواد گیتار الکتریک رو از صفر شروع بکنه، خوب خیلی جلوترم.
مسیری که بقیه تو دو سال میرفتن، من تو شش ماه رفتم، مثلاً فرض کنید دو تا کتاب اول، دو سال برای اونها طول میکشه، برای من شش ماه بیشتر طول نمیکشه، مثلا من کتاب اولم، کتاب الکتریک رو، تو دو ماه زدم .
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
انزو حکمت :
ولی میگی الزام نیست .
صمیم دوکوهکی:
آره، حالا مثلاً طرف بخواد چهار سال بره نایلون بزنه، که مثلا اون مسیر دو ساله الکتریکش رو بخواد تو شش ماه بره ،خوب، چهار سال بعد میشه چهار سال و نیم، خوب چهار سال و نیم الکتریک میزنه، خوب خیلی جلوتره که، میدونید چی میگم؛ یعنی بعضیها این جوریا میگن خوب ما بریم، نایلون بزنیم، که بعد الکتریک راحت تر باشیم؛ درسته، ولی چه کاریه، از اول الکتریک یاد بگیره اینجوری که بهتره.
انزو حکمت :
آره، میتونه همون وقته رو بزاره روی خود الکتریک یاد بگیره .
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
آیا تمرین درموسیقی برای نوازندگان اهمیت دارد ؟
صمیم دوکوهکی :
آره،دقیقاً، ببخشید اینجا یک توضیحی بدم اگر اشکال نداشته باشه، شما تو صحبتهاتون فرمودین که من نایلون هم زدم، ولی بیشتر تمرکزم روی الکتریکه، یک مقطعی واقعاً اینجوری بود.
ولی الان چون بیشتر حالا اینجوری بگم، که خوب دارم کارمی سازم؛ توی استودیو رکورد میکنم، نوازندگی میکنم، برای مشتریها و دوستانی که خودشون کار ساختن و زدن گیتارش و به من سفارش میدن، یا کارایی که خودم تنظیم میکنم و برای مثلاً بقیه و گیتارش وخودم میزنم اینجوری شده که نمیتونم بگم گرایشم به کدومش بیشتره.
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
یعنی هم نایلون، هم سیم فلز، هم آکوستیک، هم هالوبادی یعنی هر چهار تاش رو اتفاقاً دارم و مرتب میزنم ؛ بستگی به کاری که میخوام، جنس صدایی که میخوام، تمرینم رو مرتب روی همش دارم.
یک نکته جالب که بگم، مثلاً من خودم تقریباً حالا پانزده، شانزده سال دارم ساز میزنم. ببینید اگر یک مدت مثلا یکی دو هفته دست به الکتریک نزنم، وقتی میام برش دارم یک جوریه برام، شاید براتون خیلی جالب باشه ولی یک حالیه، یک جوریه، جنس سیمه فرق داره، قطر دسته فرق داره، خوب ساز الکتریک خیلی سنگین تر از آکوستیکه، دو سه برابره وزنش، اصلا میگم یه جور دیگه ای هست، حتی پیکی که من استفاده میکنم، برای هر کدوم از اینها خوب متفاوته.
پیک حالا برای اون دوستانی که شاید ندونند، پیک ،همون مضرابیه که باهاش گیتار میزنیم، یعنی هم با ناخن یا انگشتان میشه زد، هم با پیک. حالا اگه بعد دوست داشتین باز در مورد اینها میتونیم، صحبت کنیم . ولی اصلاً یه جوریه چون تکنیکها فرق میکنه. درسته نتها یکیه، کوک یکیه ، ولی تکنیکها متفاوته، استایل نوازندگی فرق میکنه و خوب برای همین من مجبورم تمرین همه اینها رو داشته باشم .
حالا شاید یک هفته الکتریک نزنم یا کمتر بزنم، یک هفته ی دیگه نایلون کمتر بزنم، ولی روی هم رفته بعضی روزها برمی دارم یک دفعه با یکی از سازها، مثلا یک سری تمرینهای حالا improvise یا بداهه نوازی میخوام انجام بدم یا تمرین سرعت میخوام انجام بدم، بر می دارم با اون یکی انجام میدم و تمرینهای مختص خودشم انجام میدم، که همش تو دستم باشه.
یک چیزی هم اضافه کنم به گیتارهای سیم فلز یعنی یک جایی کسی گیتار آکوستیک شنید البته مربوط به دسته بندیها بود من یادم رفت اونجا بگم، یک موقع، گیتار آکوستیک شنیدید و گیتار نایلون هم شنیدید ، آکوستیک منظورشون همون سیم فلزی ها است.
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
یعنی به نایلون یا نایلون گیتار یا کلاسیکال گیتار یا گیتار کلاسیک میگن فارغ از فلامیکو کلاسیک بودنش، یعنی این دسته بندی رو هم بهش میگن. یعنی در گیتارهای آکوستیک میشه مثلا گیتار کلاسیک و گیتار آکوستیک، دوباره اینجوری هم ممکنه دسته بندی رو ببینند.
زمانی که میخوام گیتارآکوستیک یا همون سیم فلز بزنم، یا گیتار نایلون بزنم، من نوعی رو میگم، اصلاً گیتارالکتریک هم نزدم، روی دوتاش باید تمرین داشته باشم.
که تو دستم باشه چون زیر دست اصلا متفاوته، touch و یک نوازنده ای که میخواد حالا دو مدل ،سه مدل، چهار مدل از این گیتارها رو به صورت حرفه ای بزنه، که تو استودیو بزنه، تو اجرا بزنه، در لحظه بتونه اینها رو عوض کنه.
مثلا من شده تو استودیو هالوبادی برداشتم یک سری آکورد زدم دیدم نه، خوب نیست، الکتریک برداشتم دیدم خوب نیست اون یکی الکتریکم و برداشتم دیدم صداش با این بهتر میشه.
مثلا تست میخواستم بکنم. خوب خیلی وقتها میدونستم دقیقاً میخوام از کدومش استفاده بکنم، از چه صدایی استفاده بکنم، صاف سراغ خودش رفتم .
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
ببین در لحظه ممکنه آدم تو تنظیم کار تصمیمش عوض بشه، شما خودتون توی این قضیه جای استاد من هستین ، قطعاً دیدین که یک دفعه یک جایی، یک کاری انجام میدید، وسطش میگین ولش کنید، بزار این و انجام بدم.
قطعاً پیش اومده براتون، برای منم پیش اومده، پس نمیتونم بگم خوب برو آقای فلانی که مثلاً اومدی من برات گیتار بزنم من باید یک هفته گیتار الکتریک تمرین کنم، دوباره دستم بیاد.
ببینید نوازنده ای که Session player میخواد باشه باید بتونه سبک های مختلف رو بزنه، گیتارهای مختلف رو بتونه بزنه، این به این معنی نیست که حالا هر کی گیتار الکتریک رو زد، فرضاً تخصصی نوازنده گیتار الکتریک هست.
اگر گیتار نایلون دادین دستش نتونست بزنه بگید مثلا تو بد هستی،نه، یک نوازنده ای هست که میخواد همه ی اینها رو داشته باشه.
یک نوازنده ای است میگه من فقط الکتریک میزنم، اصلا نایلون ندین به من اصلاٌ نزدم ، یا زدم کم زدم، خوب نمی تونیم به اون بگیم تو چرا بلد نیستی .
انزوحکمت :
کسی که می خواد همه رو بزنه ،باید به همون میزان هم تمرین داشته باشه . اتفاقاً یک چیزی که داشتی وسط صحبت هات میگفتی و گفتی که خوب مثلا الان هالوبادی دارم، این و دارم، اون و دارم، دلم میخواست این و اشاره کنم که خودت خیلی مفصلم درمورش صحبت کردی.
اینکه اگر شما دوست داری دو تا ساز متفاوت رو شروع کنی و ادامه بدید، باید به همون نسبت هم تمرینشون رو داشته باشی.
چون فکر کنم شما تایید میکنی، اینکه ممکنه یک سری تمریناتی که مربوط به الکتریک هست متفاوت باشه با تمریناتی که مربوط به آکوستیک هست و تو اگه میخوای تو دوتاش حرفه ای باشی، باید در طول روز هر دوش رو تمرین داشته باشی .
صمیم دوکوهکی :
دقیقاً، دقیقاً همینطوره، یعنی اصلاً کتابهاشونم با هم متفاوته، متدهای آموزششون با هم متفاوته.
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
آیا انگشت گذاری درگیتارهای مختلف، متفاوت است ؟
انزو حکمت:
فکر می کنم انگشت گذاری هاشونم متفاوت باشه البته من خیلی نمی دونم.
صمیم دوکوهکی :
متفاوت، این و میتونم بگم هم بله، هم نه، از این جهت که خوب گفتیم ما فرت های گیتار، نوت هاش، کوک گیتار آکوستیک و الکتریک تو حالت استاندارد یکی هستند.
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
تو حالت استاندارد، خوب میدونیم که میتونیم کوک ساز رو عوض بکنیم، گیتار الکتریک های هفت سیم داریم، هشت سیم داریم. یعنی مدل های مختلفی هم داریم که من خیلی وارد جزئیات نشدم چون فقط میتونیم یک پادکست یک ساعته در مورد انواع گیتار و برندها و اینها صحبت کنیم.
منتها مسئله ای که اینجا هست این است که، حالا فرم یا مدل انگشت گذاریمون متفاوته، یعنی نتها یکی هستن، position یکی است، خوب ما می تونیم یک ملودی که روی گیتار نایلون میزنیم رو ما عیناً روی الکتریک اجرا کنیم، عیناً روی آکوستیک اجرا کنیم، عینا روی هالوبادی اجرا کنیم.
ولی شاید شکل دست گرفتن سازمون متفاوت باشه، مثلا تو یک سازی انگشتامون باید اینجوری باشه، تو یک سازدیگه اون یکیش اونجوری باشه، اگر منظورتون از تفاوت انگشت گذاری این بود خوب بله، صد درصد میشه تو همون استایل ساز زدن ؛ ولی خوب من این و حالا گفتم بازش کنم اگر کسی مثلاً اطلاعی نداشته باشه بدونه که خوب نتها تو حالت استاندارد یکی است .
یادگیری موسیقی به صورت خودآموز را تایید می کنید؟
انزوحکمت :
عالی. بعد یک موردی که پیش میاد، مثلاً طرف به خودش میگه: «من دوست دارم، مثلا گیتار آکوستیک یا گیتار الکتریک یاد بگیرم.
خوب چه کاریه دیگه، مثلا توی گیتار آکوستیک مشخصه مثلا فلانی اومده یک کتاب نوشته مثلاً مل بی، خوب من میرم کتاب رو میخرم.
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
تمرینهاشم که دیگه مشخصه، اولشم که انگشت گذاریها و بقیه مسائلم که توضیح داده، خودم میرم کتاب و میخرم سازام میرم میخرم.
مثلاً پسر خاله ام نوازنده گیتاره، پسر خاله ام رو هم می برم یک گیتار خوبم می گیرم خودم، می شینم یاد میگیرم، یا اصلاً تو یوتیوپ search میکنم یاد میگیرم.
یا تو اینستاگرام آقای فلانی داره تدریس میکنه، یاد میگیرم .» می خوام در رابطه با خود آموزبودنه توی یک خط نظرت و بدونم .
صمیم دوکوهکی:
ببینید من یک چیزی بگم من دوستهایی دارم که خودآموز یاد گرفتن تو سازهای مختلف، خوب یک چیزی نظر شخصی منه با احترام به همه، به نظر من توی موسیقی، کاره، یک کار نشدنیه، نمیشه .
ما فکر میکنیم یاد گرفتیم. خوب نگاه کنید، خود من بارها شده یک کار برای شما فرستادم، میکس کردم، از نظر من خوب بوده، شما صد پله تجربه تون از من بیشتره، استاد بنده هستین، به من کمک کردین بهم گفتین اینجا، اینجا ،اینجا رو تغییر بده به گوش من نیومده.
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
خوب، کلی کلاس رفتم، کلی هم تو یوتیوب و اینستاگرام و اینها هنوز دارم آموزش میبینم، با خودتون مشورت میکنم، با کسای دیگه مشورت میکنم، ولی بازم یک چیزی از دید من پنهون میمونه، که شما می بینیدش درسته، خوب تازه کلاسم رفتم، خوب سازم همین است .
خود من شده بارها مثلاً یک کاری ضبط کردم، بعد گوشش دادم، گفتم:« اینجا رو چرا اینجوری زدم؟» یعنی خیلی مواقع آدم نمی فهمه، بعد این همه سال ساز زدن.
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
حالا پانزده سال زمان زیادی نیست، ولی خداییش کم هم نیست، خوب دوستهایی که دیدم خودآموز کار کردن یک سری موارد رو من میبینم، من کوچیک تر از این هستم که بخوام از کسی نقد کنم ولی یک سری چیزهایی رو می بینم که میگم، کاش این آدمه، با این استعدادش که من اگه می خوستم خودآموز پیش بیام، یک هزارم این هم نمیشدم.
یعنی کارش، وحشتناک با ارزش و بزرگه، خود من واقعاً یک هزارم اون آدم هم نمیشدم، اگر میخواستم خودآموز بیام بالا، ولی کاش با این استعدادش زیر نظر یک نفر چک میشد .
یک چیزهایی رو توش میبینم، که انگار تو وجودش شکل نگرفته ،ساختار نداره، فرم نداره، به نظر من با رفتن به کلاس اون چیزها چک میشه، که خوب بچه ها متوجه اش نمیشن؛ یک چیزهایی خسته شون می کنه.
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
خود من شده یک کتابی رو خواستم بزنم، وسطش خسته شدم، ولش کردم، این درس در نیومده، گفتم: «اصلاً ولش کن، بزار برم درس بعدی، حالا من این درس و نزنم طوریم نمیشه. » میدونید، بعد یکی میشه دو تا، میشه سه تا، میشه صد تا، دویست تا بعد آدم میبینه که خوب همه چی زده و هیچی نزده .
یا مثلًا یک مثال میزنم. تو بحث بداهه نوازی چقدر یک معلم باسواد و خوب میتونه به هنرجو شکل بده تو تمرینات سرعت که ما میزنیم، فکر میکنیم درست زدیم، ولی نگاه میکنه میگه: این مشکلها رو داری .
اصلاً فرضاً که درستم زدیم، گیر میکنی، آقا سرعتمون از فلان حد بالاتر نمیره، خوب شما که استاد بنده هستی به من میگی: صمیم برو این تمرینها رو انجام بده دستت این مشکل رو داره. این اتفاق ها افتاده این تمرین قدرتیه، این تمرین تمرکزیه باعث میشه که این مشکلت برطرف شه، مشکل از اینجاست برو درستش کن. یک هفته، دو هفته تمرین رو انجام میدم، می بینم یک دفعه سرعت دستم بالا رفت .نواختن گیتار
ببینید یعنی موارد این مدلی هست وگرنه بله ما یک search بزنیم ،همه مدل آموزش درست و غلط و به درد بخور و به درد نخور و از گل سنگم و تولدت مبارک گرفته تا آموزش خیلی حرفه ای و خوب داره برامون میاد.نواختن گیتار
حالا این آموزش ها چه پولی باشه و ما بخواهیم بهایی بپردازیم، چه رایگان باشه به هر حال یک سری چیزهای خیلی با ارزش شاید رایگان در دسترس ما نباشه، و ما میتونیم پولش و پرداخت کنیم و متدهای خوبی هم هستن منتها اکثراً متدها به شکل مستر کلاس هستند.
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
من خودم خیلی هاش و گرفتم، خریدم واقعا چیز زیادی به من اضافه نکردن، صرفاً یک سری ایده ازش گرفتم. همه ی چیزهایی که یاد گرفتم، سر کلاس با استادام بوده یعنی اونها من و شکل دادن.
نه که بگم اون آدمه بده ها، با یک مجموعه ویدئوییه مثلا ده، دوازده ،پانزده ساعته من نمیتونم به چیزی برسم .میدونید چی میگم، فقط میتونم به یک حدی برسم، اونها بهم ایده میدن.
ببینم فلان نوازنده هم از این تکنیک استفاده میکنه، به این شکل، خوب من این تکنیک و بلدم ولی به این شکل، چه باحال میشه بزار منم تست کنم .میرید میشه. اون هم از یک سطحی به بالا.
به خاطر همین به نظر من نه فقط تو گیتار، نه فقط تو ساز، توی تئوری، توی سلفژ، توی بحث آهنگ سازی، توی نرم افزار حتی، تازه حتی یه جورایی میتونم بگم چون من اینها رو تجربه اش رو داشتم کلاسهاش و رفتم و دارم کار میکنم. میگم شاید، شاید یه جورایی بگم تازه نرم افزارها از همه راحت تره خودآموز یاد گرفتنش؛ چون دیگه شما یک کاری میکنید .
ولی نگاه میکنید، می بینید، مثلا خودآموز یاد گرفته، یک جا تو تنظیم قفل شده، داره رکورد میکنه، میره حالا search میکنه که مثلاً من چه جوری مشکل ام و برطرف کنم حالا کلی چیز بالا میاد.
ولی اون دیدگاهی که یک نفر از کلاس رفتن یا حتی کار عملی به نظرم داره، مثلا خود من نود درصد چیزهایی که بلدم رو از روزی که استودیو راه افتاد و جدی کار کردم یاد گرفتم.
قبلش دوره هام و دیدم، کار می کردم، تنظیم می کردم ولی حداقل میتونم بگم، توی خود نرم افزار، توی پروسه رکورد، توی پروسه میکس، نود درصدش و اینجا یاد گرفتم.
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
همون موارده ها،درست، ولی تکنیکهای جدید یاد گرفتم. مثلا مربوط به ریورب ((Reverb بوده، مربوط به رکورد (Record) بوده، مثلا گیتار بوده، خوب ok من یک سری چیزهای و بلد بودم در مورد رکورد گیتار، ولی انگار در عمل، تجربه به داد آدم میرسه، به خاطر همین، خودآموز کار کردنش و خیلی حقیقتاً توصیه نمی کنم.
انزوحکمت :
بخوایم تو سطح حرفه ای ترم نگاه بکنیم، تو هیچ وقت نمیبینی حالا برای اینکه ساده تر بشه درکش، حتی تو ورزش ام این شکلیه، که تو خیلی وقتها میبینی یک ورزشکاری خیلی حرفه ایه ولی همیشه میبینی حتی همون حرفه ای هم باز مربی داره.
تغییرمداوم استاد موسیقی از طرف هنرجو چه معانی دارد؟
انزوحکمت:
فکر میکنم این نقشش خیلی مهمه، حالا از اون طرف کسایی که خیلی استاد تغییر میدن چی؟ من خیلی گزینه این مدلی دیدم، مثلا طرف شروع میکنه میره مثلا کلاس سازهای پرکاشن یا میره کلاس ساز گیتار، بعد سه ماه یک بار داره استاد عوض میکنه .
صمیم دوکوهکی:
خوب طبیعتاً کار خوبی نیست. هرچند من کسایی رو دیدم، که مثلا پیش معلم هایی رفتن که حالا به هر دلیلی مثلا زده شدن، یا ناراحت شدن، یا هرچی .
خوب مثلاً یک نفر میاد سر کلاس من ،خوب، با اخلاق من حال نمیکنه که یک چیز طبیعیه، سه ماه میاد میره پیش یکی دیگه، ولی خوب یک بار، دو بار که این اتفاقی افتاد، دیگه طرف باید یکم بیاد دستش، یکم دقیق تر معلمش و پیدا کنه؛ ولی همین هم من احساس میکنم که دلیل اصلیش یک چیز دیگه ای است، اخلاق معلم نیست .نواختن گیتار
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
من نوعی،دنبال یک چیزی هستم که در واقع نشده، هیچکی هم نمی تونه اون و به من بده و فکر میکنم معلمم بد بوده؛ خیلی ها توقع دارند، که مثلا توی شش ماه، یک سال، گیتار یاد بگیرند. مثلاً من خودم واقعاً چهار، پنج ،شش جلسه ی اول کلاسم یک سری تمرین انگشت گذاریه که بچه ها فقط با ساز آشنا شن.
یعنی خیلی پیش اومده میان جلسه ی اول میگن:« وای! یه جوریه که انگار یک چیز اضافی روی پامه.» خوب، یک چیز اضافی هم روی پاته، کی؟ مثلا کدوم آدمه، که با گیتار به دنیا بیاد؟ ولی طوری باید با ساز راحت بشه و براش عادی بشه که انگار جزء یکی از اعضای بدنش هست.نواختن گیتار
انزو حکمت :
یعنی فکر می کنید به خاطر توقع زیاد داشتنه که این اتفاق میفته و مرتب استاد عوض می کنند ؟
صمیم دوکوهکی :
یکی از دلایلش به نظرم واقعاً اخلاق معلم هست، نمیگم نیست، ولی خوب اون آدمی که ده بار معلم عوض میکنه همه بد اخلاق بودن! بابا یعنی یک نفر خوش اخلاق، یعنی نه که بد اخلاق، یک نفر که اخلاقش به تو بخوره نبوده؟ نزدیک باشه حداقل، تو جای سه ماه پنج ماه کلاس بری .نواختن گیتار
انزو حکمت :
آره ،من این و خیلی قبول دارم؛ حتی یکی از دوستان خیلی خوبم که خیلی هم صمیمی هستیم و در واقع استاد آواز هست، تعریف میکرد میگفت:« یک روز عصر رفتم آموزشگاه و همزمان که در رو باز کردم رفتم داخل، دیدم مامان هنرجو داره با منشی بحث میکنه، داد و بی داد و نمیدونم فلان و این چه کلاسیه؟ چرا اینجوریه؟ چرا فلانه؟ نزدیک رفتم . ( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
گفتم: « خانم سلام. چطور شده ؟چه اتفاقی افتاده؟» بعد گفت:« چقدر خوب که اومدین، من اتفاقاً میخواستم با شما صحبت کنم؛ دختر من الان شش ماهه داره میاد کلاس،هنوز نمیتونه یک آهنگ و بزنه.» همین جور نگاش کردم؛ به منشی گفتم:« تمام این پولی که ایشون برای این ماه پرداخت کردن بهشون بدین برن.»نواختن گیتار
یعنی این اومده مثلاً یک سازی یاد بگیره یا اومده آواز یاد بگیره و توقع داره توی یه مدت خاص، مثلاً بتونه فلان قطعه رو بزنه، یعنی ما هنوز فکر میکنم، خیلی هامون این اشتباه رو داریم که وقتی بهمون میگن نوازنده که، بتونیم مثلاً فلان آهنگ و بزنیم.
یعنی به خاطر همینه که توی اینستاگرام و حالا گوگل و یوتیوب و اینها خیلی می بینیم که مثلاً فلان نوازنده پیانو میاد فلان آهنگ و اجرا میکنه و یاد میده. حالا تو هم میتونی این و تایید و تکذیب کنی؛ به نظر من اون یک قطعه رو نواختن یا یک قطعه رو خوندن، اصلاً نمیشه بهش نوازندگی یا خوانندگی بگی .
آیا نواختن و خواندن یک قطعه شما را به نوازنده یا خواننده تبدیل می کند؟
صمیم دوکوهکی :
طبیعتاً نه. برای خود من این قضیه چند بار پیش اومده، دقیقاً همینه، متاسفانه یک مسئله ای هست با خیلی ها هم درموردش صحبت کردم، یکم حالا اوضاع کلاسها بد شده، عامیانه اش رو بخوایم بگیم دست زیاد شده، خوب یک چیزی که نمیشه کاریش هم کرد. ( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)نواختن گیتار
تو همه ی شغل ها ما این و داریم که به هر حال خوب طبیعیه که این اتفاق بیفته، همونجوری که من رفتم آموزش دیدم از معلمهام حالا تو هر زمینه ای، آموزش گیتار، نوازندگی، استودیو، همه اینها بعد من هم مثلاً به یک عده یاد میدم، اونها میان جای ما، یعنی به نظر من کاملاً یک روند تکاملی هست .نواختن گیتار
از اون طرف خوب یکمی مردم تو فشار هستند، شاید اولویت شون نباشه و از این حرفها؛ این باعث میشه که شاید یک کمی بعضی ها بخوان به خاطر اینکه حالا هنرجو نره یا هنرجو رو نگه دارن بیان فقط آهنگ بگن.نواختن گیتار
یعنی من دیدم طرف مثلاً سه سال، چهارسال پیش یک نفر کلاس رفته هفتصد و پنجاه تا آهنگ زده ولی اگه شما هفتصد و پنجاه و یکمین آهنگ رو گذاشتی جلوش نمیتونه خودش بزنه نمیدونم شما هم همچین case هایی رو دیدین .نواختن گیتار
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
انزوحکمت:
آره، صد در صد من همیشه به دوستانی که این مدلی هستن همیشه بهشون میگم که در واقع شما وقتی یک قطعه رو میتونید بزنید، یا یک قطعه رو میتونی بخونی، اون در واقع ثمره ی اون تمریناتی هست؛ ثمره ی اون اتدهایی هست؛ که تو زدی.
این در واقع اصل ماجرا نیست اصل ماجرا اون تمریناتیه که تو میکنی، اصل ماجرا اون اتدهایی هست که تو روزانه به قول تو حرف خوبی زدی خیلی وقت ها گیر میکنی، یک دفعه دو روز حتی نمیتونی کامل بزنیش. دقیقاً اونه که تو رو تبدیل به نوازنده میکنه نه اون قطعه.
صمیم دوکوهکی :
صد درصد، من خیلی با این قضیه موافقم؛ نگاه کنید، قطعه زدن بد نیست، با افتخار میگم از اساتیدی که داشتم یکی از اساتیدم استاد مرشد که خوب شاید خیلی ها بشناسن ایشون رو قطعاً، اتفاقاً دو، سه هفته پیش داشتیم با هم در موردش صحبت میکردیم.
یک حرفی زد گفتش:« شماها مجبورید یک سری آهنگ به بچه ها بگید، که بمونند سر کلاسهاتون و این خیلی غم انگیزه، چون مجبورید؛ اگه دوست داشتین خوب بود.»
خوب، این خیلی غم انگیزه به نظر من که ما مجبوریم یک سری کارها انجام بدیم که نگهشون داریم؛ یک جور بدیه. یعنی به قول حالا خودمون امروزی ها، میگیم یکم قضیه Dark شد. ولی نکته ای که وجود داره این هست که ببینید مثلاً آهنگ زدن، یا قطعه زدن تو levelهای مختلف،سطح های مختلف، دید به آدم میده.
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
در کل خود استاد مرشدم این و انکار نکردن، توی همون بحث هم گفتن؛ ولی یک سری چیزها هم ما تو آهنگها و قطعاتی که میزنیم، یاد میگیریم. خوب البته به سبک های مختلف هم برمیگرده، یعنی سبک تا سبک داریم، مثلا حالا بچه هایی که نوازندگی سبک کلاسیک رو انجام میدن تو سازهای مختلف، خیلی از درس هایی که میزنن و رپرتوار(repertoire ) که میزنن، اصلاً رپرتوار باید بزنن، یعنی باید قطعه بزنند.
یکم قضیه مثلاً برای موسیقی کلاسیک متفاوته یا بچه هایی که سازای ایرانی میزنن اصلاً خیلی از مواقع برای ردیف زدن و تمریناتشون باید قطعه بزنن. توی حالا جاز و راک و بلوز و پاپ و اینجور داستان ها هم باید قطعه بزنن، ولی یکم کمتره یعنی یکم مثلاً اون بخش بداهه نوازیه و چیزهای این مدلی بیشتر بالا میاد.
حالا این دوباره خودش یک بحث سبک شناسی داره که از همون چیزهایی هست که میتونیم تا صبح راجبش حرف بزنیم، من دیگه از این بیشتر واردش نمیشم.
منتها تو همه ی سبک ها این مشترکه تکنیک هایی که ما یاد میگیریم رو اینکه فقط تکنیکها رو بلد باشیم که به درد نمیخوره که، یک قطعه ای باید بزنیم که تو قطعه استفاده کنیم. حالا بعد باید بریم توی بداهه نوازی توی قطعاتی که خودمون می سازیم ببینیم این تکنیکه کجاها استفاده میشه.
مثلاً من خیلی از نوازنده های تاپ و درجه یک و تو ایران تو همون شیراز دارم میبینم . سرعت دست عالی، خوب اکثرمونم حالا حداقل تو شیراز شاگردای استاد مرشد بودیم دیگه، سرعت دسته بالا، نگاه میکنید، می بینید گیتار و برمی داره، این صدای از یک جایی به بعد صدا تفنگ میده چه ارزشی داره.
حالا یک چیز جالب بگم، خیلی ها میگن که هنرجوهای استاد مثلاً اینجوری هستند، که همه سرعت و فلان و… بله،استاد تاکید روی سرعت دارن، همیشه هم میگن که خیلی مهمه؛ ولی همیشه خودشون من این حرفها رو ازشون شنیدم سرعت یکی از آیتم ها هست.
یعنی دیگه قرار نیست شنونده رو با سرعت خفه کنی، خوب چی میخوای بهش نشون بدی سرعت بلدی، یک تیکه بزن، یک جا بزن، ریتم باید شکسته بشه، نوانس(nuance) و داینامیک و اینها باید رعایت بشه یعنی خیلی از ِالمان هایی داریم که توی نوازنده گی از نظر شخصی من خیلی مهم تر از سرعت هست.
مگه ما کم نوازنده تو دنیا داشتیم که شما تو چهل سال مثلاً کار حرفه ای این آدم مسیر سرعتی نمی بینی ازش، تاثیری تو موسیقی گذاشته یا موسیقی اش آنقدر با ارزشه و خوب، سرعتم نزده؛ سرعت خوبه، ولی به جا استفاده بشه.حالا من میخواستم این وبگم که وقتی ما یک تکنیک یاد میگیریم، جای استفاده از تکنیک رو باید یاد بگیریم.
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
درسته که فلان تکنیک و فلان نوازنده زیاد استفاده می کنه، اصلا امضای نوازندگیشه فرضاً، این تکنیک رو شما میشنوی میگی مال فلانیه. مثل یک فوتبالیست ولی ما باید یاد بگیریم، خوب اول که قرار نیست، من دقیقاً مثل اون آدمه بشم. ، ما یک دونه ایکس داریم دومیش و میخوایم چیکار؟ ولی من ازاون ایکسه میتونم تکنیک هاش و یاد بگیرم ؛ کجا استفاده کرده، چجوری استفاده کرده والگو کنم .
حتی خیلی مواقع ها این ضرب المثله است که میگن ادب از که آموختی از بی ادبان. به نظر من خیلی تو یادگیری چیزهای مختلف نه فقط موسیقی به نظرم برامون کاربرد داره . من نگاه میکنم، می بینم فلانی شورش و درآورده اینقدر دیگه سرعت زده. دار دستم و میبرم بالا ولی نمیزنم.
یک نکته ای هم که این وسط وجود داره سرعت زدن یکی از سخت ترین و زمان برترین تکنیک هاست. به نظر من یعنی پوست آدم کنده میشه، تا تر و تمیز سرعت بزنه، بعد سرعتم که تمرین میکنه هرچی مسیر میزنه باز میبینه یک مسیری هست که نمیتونه بزنه.
یعنی به این معنی نیست که همه ی مسیرها رو هم ما میتونیم، با فلان تمپو بزنیم . طبیعتاً یک مسیرهای بد دست هستند. من صمیم یک مسیرهایی رو سریع میزنم، که شاید شما مثلاً نتونید، بزنید. شما یک مسیرهای رو سریع میزنید، که من نمیتونم بزنم.
این نکته رو در نظر باید بگیریم سرعت خیلی هم شخصیه، حالا یک عده هم میان میگن که سرعت به درد نمی خوره، چون یا نمیتونن بزنن، یا نزدن. یعنی از عدم توانایش هم به نظر من نباید باشه. نمیدونم منظورم رو خوب تونستم برسونم یا نه، یعنی که من نتونم یک کاری بکنم ،بعد بگم اون کار به درد نمی خوره.
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
انزوحکمت :
تو توانای اجرای سرعتی زدن و داری، ولی الزاماً چون میتونی مثلاً با تمپوی صد و هشتاد فلان پترن رو اجرا کنی دلیل نمیشه که اول تا آخر مثلاً improvise تو که میخوای اجرا کنی فقط همین و بزنی منظورت اینه .
صمیم دوکوهکی :
آره، دقیقاً همینه، ولی به نظرم باید بتونی، بزنی و نزنی. میدونی، یعنی اینکه میشه همون دوباره، یک ضرب المثل دیگه بگم؛ اگر اشتباه گفتم، شما تصحیش کنید. میگه نشسته بیرون گود میگه لنگش کن. یعنی خودش انجام نداده، حالا میگه خوبه، یا بَده، یا فلانه.
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
یک حرف جالبی رو یک بار من شنیدم میگفت:« وقتی که میخوای معلم باشی، یا معلم خوب باشی، باید خودت اون سختیها رو کشیده باشی. اول از همه تو درک کنی اون هنرجو داره چی میکشه.»
من به بچه هایی که جلسه اول میان سر کلاس، میخوام بهشون بگم آقا انگشت یک ،دو، سه، چهارتو اینجوری بزار روی گیتار بهش میگم باور کن میدونم چقدر الان برات سخته، اصلاً بدنت درد می گیره.
پاکودلوسیا یک مصاحبه داره میگه وقتی گیتار میزنی، الان جمله ی دقیقش و یادم نیست ولی همچین چیزی بود که نمیدونم دوست داری گیتار بزنی؟ گیتار که میزنی، حال میکنی؟ چه جوری ؟ میگه:« نه، اصلاً، همه بدنم درد میگره.»
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
بعد میگه اشاره میکنه به سقف دهنش میگه:« حتی اینجام درد میگیره.»اصلاً حالا گیتار رو ما میزاریم کنار، واقعاً هر کاری تو دنیا به نظر من سختی های خودشون رو داره و ارزشمنده.
نقش والدین در یادگیری و پیشرفت موسیقی فرزندان چیست ؟
انزو حکمت :
وقتی تخصصی به چیزی نگاه میکنی، حالا از بحثمون دور نشدیم، این در ادامه همونه که شما وقتی شروع میکنی، یک ساز و توقعات خودت و بدونی، که توقع نداشته باشی تو سه ماه مثلاً، مثل فلان استاد ساز بزنی، وقتی تو هدفت مشخصه مثلاً تو میگی من میخوام ساز گیتار رو شروع کنم، تا یک زمانی بتونم مثل فلان نوازنده بتونم، ساز بزنم.
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
یا دوست دارم مثلاً برم کلاس خوانندگی چون از فلان خواننده خوشم میاد. در کنار تمام تمرین ها و وقت گذاشتن ها و ساعتها رفت و آمد و فلان و فلان و فلان صبر خیلی مهم هست .
یعنی باز با یکی از دوستان دیگه مون داشتیم صحبت میکردیم نوازنده پرکاشن بود و میگفت که هنرجو میاد، مثلا یک تکنیک بهش یاد دادم، برای هفته جدید، هفته بعدش میاد، میبینم خوب اون تکنیک و داره خیلی خوب میزنه.
بعد به من میگه: چرا من نمیتونم مثل شما بزنم؟ من بهش میگم : آقا من این چیزی که دارم میزنم، این تکنیکی که دارم، اجرا میکنم، شاید ظاهرا شبیهه، من ده ساله، بیست ساله دارم این تکنیکه رو میزنم و اجرا میکنم.
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
تو الان یک هفته است این تکنیک رو یاد گرفتی، تو فقط الان بلدی که تکنیک رو اجرا کنی . یعنی نمیدونی نوانس(nuance) چیه، نمیدونی قبل از این چی بوده، بعد از این چه اتفاقی میفته، تو فقط همین و میدونی، الان یک هفته است، این تفاوته سر زمانه و خودتم اشاره کردی، یعنی همون بحث تجربه است .
صمیم دوکوهکی :
یعنی این برای خود من هم خیلی پیش اومده، یک قضیه ای این وسط وجود داره و من فکر میکنم یک مقداریش برمیگرده به خانواده ها، من این و به خیلی از والدین وخانواده ها هم گفتم، یکی مقایسه خیلی بَده، یعنی آقا قرار نیست، مثلاً من صمیم که اومدم کلاس، فرضاً معلم من جلسه اول به من سلطان قلب ها یاد داده، که از نظر شخص بنده کار درستی نیست. نواختن گیتار
یعنی چی! مگه ما روز اول کلاس اول ابتدایی که رفتیم، کتاب رمان گذاشتن جلومون، بگن بخونین، ابتدای کار معلم دو ماه طول کشید با ما رفیق بشه، ما گریه زاری نکنیم؛ نمیتونه که جلوی من کتاب بزاره، کلاس موسیقی هم همین است .
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
مثلاً من صمیم، رفتم کلاس موسیقی سلطان قلبها، جلسه ی اول یاد گرفتم، دوستم رفته اون یاد نگرفته یا مثلاً من ملودیش و درست میزنم، ریتمش و بد میزنم، اون ملودیش و اشتباه میزنه، ریتمش و درست میزنه.
اصلاً استعدادها با همدیگر متفاوته، یعنی قرار نیست که مثلاً هنرجوی قبلی من اگه تو یک درسی دو جلسه موند، من هم دو جلسه بمونم، شاید من یک جلسه ای زدمش؛ شاید تو یک درسی من ده جلسه بمونم اون تو دو جلسه بزنه یا بالعکس. یعنی استعدادها متفاوته، شرایط متفاوته، تمرین متفاوت است .
بعد یک چیزی که نمیدونم چقدر ربط داره، این دوباره به بحثمون به نظر من توایران والدین خیلی تاثیر گذارند تو بچه های حداقل تا پانزده، شانزده سال، بیشترش هم من تا سن بیست و سه، چهار سالم دیدم، حداقل تو فرهنگ ما ایرانیها معمولاً تو خونه پدر و مادر هامون زندگی میکنیم، با خانواده زندگی می کنیم نمیریم، مستقل شیم از هجده، نوزده سالگی تا روزی هم که تو خونه هستیم .( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
همین هفته با یکی از هنرجوها سر کلاس داشتم صحبت میکردم، میاد سر کلاس و داره درست میزنه، کافیه فقط من نگاه به دستش کنم، ای وای اشتباه زدم!
من کلی این جلسه باهاش صحبت کردم، حتی کلی وقت کلاسمونم گذشت، ولی بیشتر نشوندمش سر کلاس گفتم، ببین اصلاً نگران نباش، نمیدونم چی شده؟ حالا چه زمانی ؟ کجا، همچین اتفاقی افتاده، ولی ما آدم ها همه مون داریم اشتباه میکنیم که یاد بگیریم.
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
خوب مگه من خودم اشتباه ساز نزدم، همین الان من پیش خود شما رکورد کردم، تو استودیوتون دیگه، چقدر اشتباه شد، دوباره زدیم.نمیگم این حرف من درسته، یعنی نوازنده خوب باید بتونه به بهترین شکل کارش و انجام بده، ولی خوب ما هم آدم هستیم. نواختن گیتار
من هم دقیقاً یادمه یک بار که اومدم استودیوتون خیلی بد میشد ومرتب اشتباه میشد، حال روحیم خوب نبود و یادتون باشه روز قبلش پدربزررگم فوت کرده بود؛ ،کاملاً طبیعیه من تمرکز ساز زدن نداشتم ،ولی کارم بوده، زدم، سرتا ته کار و یک تیکه زدم و رفتم. یک تجربه ای که خودم داشتم.
مثلاً تو کار یکی از دوستانم سولو میخواستم بزنم، همون تِیک اول بدون ادیت شد. همونی که میخواستم. اصلاً باورتون نمیشه، من، تِیک اول ،وسط سولو، یک کات هم نزدم. ببین یعنی بالا و پایین داریم،همه ی ما یک روزهایی حوصله نداریم.
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
یک روزهایی حال روحی مون بده، خوب آدم بالا پایین داره، ولی دلیل نداره خودش و سرزش کنه. خیلی استرس می گرفت، فرداش نمیدونم یا همون شبش بعد کلاس اومد از من تشکر کرد و ازش خواهش کردم گفتم لطفاً سر کلاس من استرس نداشته باش؛ یک بار، دو بار،سه بار دیدی که فرصت میدم بهت درستِ و دوباره بزنی .نواختن گیتار
انزوحکمت :
نهایتاً من میگم، آقا تو این هفته نتونستی اصلاً، گیرم تکرار بخوری اتفاقی نمیافته.
صمیم دوکوهکی :
آره، اصلاً خودش گفت که من فلان مشکل برام پیش اومده، اینجوری بوده، شرایط تمرین نداشتم، خونمون شلوغ بوده، مرتب مهمون داشتیم ،من حالا چی بگم؟ مثلا دعواش کنم، خوب، حالا، این یک جا؛ تو مدرسه ای، تو خونه ایی، یک جایی، یک چیزی دیده، همون حالا بحث روانشناسیه میشه.
اتفاقاً قبل از حالا ضبطتمون داشتیم صحبت میکردیم؛ متاسفانه یه چیزایی از بچگی رو ما میمونه میدونید، یعنی ناخودآگاه مون این و میگه که، من اگه اشتباه زدم؟ بابا کلاس موسیقی هرچقدرم ما جدی بهش نگاه بکنیم،آخرش کلاس funny هستش و به نظر من یک چیزی که هست نباید بیش از حد از اون فشار بیارن.
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
از اون طرف هم نباید کلاً یک بچه هفت، هشت ساله رو که برنامه ریزی بلد نیست و ول کنند. مثلا سه ماه بچه هفت ساله اومده پیش من کلاس، باباش اومده تو آموزشگاه همینجوری داد و بیداد یقه ی من و گرفته که شما باید ازش بخواین تمرین کنه.
گفتم: خوب به من چه، من خودم و دارم میکشم ،اصلاً من دیگه فقط به پای بچه هفت ساله شما نیفتادم، پاش و ماچ کنم که تو رو خدا تمرین کن. شما باید تو خونه یادآوریش کنی، بهش بگی اصلاً بیا باهم بشینم، بزنی، ببینم چی یاد گرفتی. نه، من اگه بهش گفتم که از من فاصله میگیره.
کی همچین حرفی زده! خوب نگاه کنید، شما نه، باید تو سر بچه بزنی، نه، باید به حال خودش ولش کنی ، یعنی باید به هرحال همه جا تعادل داشته باشیم.
نه، اون بچه ای که یک سال اول کلاسش هفته ای یک ساعت تمرین میکنه، فرض کن یک زمانی هست بله وقتی سطحمون بالاتر میاد، در طول روز دوازده ساعت ام ساز میزنیم. نواختن گیتار
ما میگیم یک سال اول نباید بچه فقط هفته ای یک ساعت تمرین کنه، اینقدر کم دست به سازش نزنه. نه، روزی پنج ساعت اصلاً برای شروع چه لزومی داره، که سال اول بچه پنج، شش ساعت تمرین کنه.
اینکه میگم آقا شما اصلاً بگو بیست وپنج سال، سی سال یک آدم چه لزومی داره. خوب نه این ور، نه اون ور متاسفانه این تعادل رو ما نمیتونیم برقرار کنیم.که خیلی خوبه اگه تعادل برقرار بشه .
حالا من مثال سرزنش و مقایسه رو زدم، این رو هم میگم، آقا نه اون مادر و پدری که هرچی میشه به بچشون میگن تو از همه بهتری اون هم یک غرور کاذب میگیره، نه اون پدر و مادری که همیشه تو سر بچه میزنن .
اشتباه بچه رو باید بهش بگی، بهش درست بگی آقا فلان جا ضعف داری. نه بچه اعتماد به نفس کاذب داشته باشه ، نه از اونطرف چقدر عزت نفس بچه بیاد پایین که من نگاش میکنم، بیچاره بگه اشتباه زدم.
اصلا هول میشه که بعضی وقتها میخواد بغض کنه، آنقدر میترسه از اشتباه کردن، خوب چرا ما باید از اشتباه کردن بترسیم، یک پادکست روانشناسی ضبط نکنیم. نواختن گیتار
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
انزوحکمت:
آره خیلی به نظرم پادکست مفیدی شد و من هنوز خیلی سوالای دیگه دارم، ترجیح میدم که توی پادکست بعدی دوباره ادامه بدیم و در رابطه با حالا موضوعات دیگه صحبت کنیم همونطور که خودت گفتی در رابطه با حالا شناخت انواع گیتارا میتونیم یکمی تخصصی تر صحبت کنیم یا در رابطه با سبک شناسی میتونیم دوباره با هم دیگه صحبت کنیم. ممنونم از وقتی که گذاشتی. نواختن گیتار
صمیم دوکوهکی :
حتما، خواهش میکنم قربان خیلی خوشحال شدم .ببخشید اگه بعضی از توضیحهای کمی زیاد شد، حوصله سربر شد، امیدوارم که مفید بوده باشه. خیلی خوشحالم که این پادکست رو در خدمت شما بودم؛ امیدوارم که بازم در خدمتتون باشم.
انزوحکمت :
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)
ممنون از شما که مار رو تا الان شنیدید و اگر نظری، انتقادی، پیشنهادی، هر چیزی داشتید میتونید برام بنویسید ما به اون جواب میدیم. ممنونم تا پادکست بعدی خدانگهدار.
( پادکست همه چیز در مورد نواختن گیتار)