آنچه در این مقاله میخوانیم: شرایط دانشگاه موسیقی
شرایط دانشگاه موسیقی
نکته مهم : این مقاله تنها بخشی از گفت و گوی مورد بحث ( شرایط دانشگاه موسیقی ) میباشد . لطفا برای استفاده هر چه بیشتر، فایل صوتی این پادکست رو گوش کنید .
ورود به دانشگاه موسیقی و شرایط دانشگاه موسیقی یکی از آرزوهاییه که تمام علاقمندان به این رشته در سر میپرورانند ولی واقعاً چه چیزی در انتظارمون هست ؟معیار پیشرفت توی دانشگاه چیه؟آیا همین که وارد دانشگاه بشیم و از اون فارغ التحصیل بشیم به این معنیه که ما نوازنده یا خواننده حرفه ای هستیم؟ و مهمتر از همه آیا دانشگاه موسیقی میتونه به ما کمک کنه که فرد موفقتر و حرفه ای تری باشیم؟ و از اون سمت چه پیش نیازهایی برای ورود به دانشگاه موسیقی لازم است؟
تمامی این چیزایی که بهتون گفتم و کلی سوال دیگه رو امروز با نوید نیک عزیز(کسی که خودش فارغ التحصیل در رشته موسیقی از دانشگاه فرهنگ و هنر تهران هست و یکی از بهترین اساتید آواز ایرانه) در مورد شرایط دانشگاه موسیقی بررسی کنیم.نوید جان سلام
نوید نیک:
درود بیکران انزو جان خوشحالم صداتو میشنوم و سلام به شما و سلام به همه شنوندهها
انزو حکمت:
قربونت برم و مثل همیشه مرسی که وقت گذاشتی و مطمئنم که این پادکست به کار خیلیا (مخصوصاً کسانی که تازه در شرف این هستند که وارد دانشگاه بشن و یه سری اهدافی توی ذهن خودشون دارن و شرایط دانشگاه موسیقی رو نمیدونن) میاد. اگر مقدمه ای هست اونو بگو تا ما هم استفاده ببریم.
نوید نیک:
خیلی موضوع خوب و عالی ای رو بهش اشاره کردی; به این خاطر که این یکی از مواردی است که من از نزدیک شاهد اون بودم و میتونم مثالهای عینی براش بزنم که خیلی میتونه به ما کمک بکنه که ما پیش از تصمیم گیری برای ورود به دانشگاه موسیقی یا بهتره بگم ورود به رشتههای هنری ، چه نیازها و پیش نیازهایی رو باید پاس کنیم که وقتی وارد دانشگاه شدیم یهو با دنیای جدیدی مواجه نشویم و شرایط دانشگاه موسیقی چیه که حالا مفصل راجبش صحبت میکنیم.
یه زمانی ورود به دانشگاه و شرایط دانشگاه موسیقی ساده نبود و الان سادهتر شده ، یک زمانی شما دو مرحله کنکور داشتید یکی همون کنکوری که از دبیرستان شما فارغ التحصیل میشدید و کنکور هنر میدادید و رشته موسیقی را انتخاب میکردین و بعد از اون بایستی توی مصاحبه عملی شرکت میکردین حالا نمیدونم الان هنوزم این مورد باشه یا نباشه اما جلوتر که رفتیم رشتههایی مثل هنرهای نمایشی و اینها هم ورود به آن بدون کنکور مجاز شد .
همین بدون کنکور بودنه یک سری مواردی رو هم ساخت، یعنی همین که مصاحبهای برای ورود وجود مصاحبهای برای ورود اوجود نداره خودش باعث شد که یه سری افراد در مکان اشتباهی قرار بگیرند.حالا اینکه این موضوع چه آسیبی به دانشگاه و دانشجو میزنه رو حتما دوست دارم که راجبش صحبت کنم.
انزوحکمت:
ظاهر اون ممکنه اینو نشون بده که برای هنرجو شرایط دانشگاه موسیقی راحت تر است ، چون ورودی عملی ندارد ولی تو میگی که این خوب نیست.
نوید نیک:
دقیقا، به نظر من باید یک سری رشتههایی(مثل رشته موسیقی) یک ورودی داشته باشند که افراد از یک صافی عبور کنند.مثلا وقتی ما ترم اول وارد دانشگاه شدیم و من انتظار داشتم که تمام افراد (من نمیگم خیلی آدم پری هستما ، دیگه همه منو میشناسن اهل این حرفا نیستم)یه سری چیزا از موسیقی بدونن و یک کارنامهای داشته باشند و ورود کرده باشند.اما یهو با افرادی مواجه شدیم که دو دسته بودن:یه دسته کسانی که واقعاً همین شکلی بودن یه دسته افرادی که چیزی نمیدونستند .
در ادامه مثالم میخوام بگم نمیگم اون شخص کار اشتباهی کرده(این مشکل سیستم آموزشی ما است)فقط میخوام قبل از اینکه تیک این رشتهها رو بزنیم،آگاه بشیم و بدونیم که چه چیزهایی و با چه پیش نیازهایی وارد شویم که آسیب نبینیم و شرایط دانشگاه موسیقی رو بدونیم.
علت نامگذاری دانشگاه به فضای آکادمیک
انزو حکمت:
آیا اصلا موسیقی به درد ما میخوره یا نه؟
نوید نیک:
دقیقاً;وگرنه اتفاقی که میفته اینه که شما قبل از اتمام ترم اولتون انصراف خواهید داد.(این اتفاق برای دوستان من هم افتاد).
ما وقتی وارد فضای دانشگاهی با شرایط دانشگاه موسیقی میشیم وارد یک محیط آکادمیک میشیم و این کلمه آکادمی خیلی کلمه مهم و پرباریه(اگر من کاره ای بودم اجازه ی استفاده از اون رو به هرکسی نمیدادم)و وقتی شما اون رو میگی یعنی داری وارد یک محیطی میشی که قراره بردانشت اضافه بشه.(یعنی من یک دانش وتوانایی رو دارم واز اونجا به بعد وارد یک فضای آکادمیک میشم که خودم رو اثبات و به تثبیت برسانم)این تفکر که در هنر،بعد از فارغ التحصیلی و با شرایط دانشگاه موسیقی سرکلاس موسیقی بشیم و یه موزیسین بیرون بیاد،اشتباهه.
دانشگاه فقط یک محیط آکادمیکه یعنی حضورافرادی که کارنامه رو برای خودشون دست و پا کردن و شرایط دانشگاه موسیقی که بر دانشی که میدونه اضافه بشه و تخصصیتر اونو یاد بگیره، در اونجا ارزشمنده(اگر از هارمونی یا حتی سولفژ میدونه حالا تخصصی تر بدونه) وگرنه امکان نداره شما با دانش صفرسولفژ وارد ترم یک بشی و دو ترم بعد با دیکته فارغ التحصیل بشی.
در رشته آوازباید تصنیف و ردیف و تئوری موسیقی و هارمونی و سازشناسی و پژوهش و تاریخ موسیقی و پیانو عمومی و غیره رو بخونی و اگر با دانش صفر وارد بشی شگفت زده میشی و با خودت میگی من اصلا نمیخواستم اینا رو بخونم،من فقط میخواستم خواننده بشم و خب این فرد نمیتونه درساشو پاس کنه. بنابراین من ازهمه عزیزانی که علاقمند به رشته ی موسیقی هستند خواهش میکنم که پیش از اینکه وارد این رشته شوید،شرایط دانشگاه موسیقی رو بدونید.
وقتی شما با پایه دانش صفر و بدون در نظر گرفتن شرایط دانشگاه موسیقی وارد محیط دانشگاهی میشید ، کسی رو که از پایه 1 تا 20 در رتبه 12 بوده رو متوقف میکنید چون استاد مجبور میشه شمایی که صفر هستی رو به حداقل برسونه و اگر هم استاد شما را رها کنه (مثل اتفاقی که برای ما افتاد)و کلاس رو طبق اونی که بلده پیش ببره ، شما ضرر میکنید.
انزو حکمت:
به خاطر همین میگیم برای شرایط دانشگاه موسیقی بهتره اون صافیه باید از همون اول توی دانشگاه وجود داشته باشه که کسی که کاملا صفر است نتواند وارد شود. چون من در تایید حرفت،احساس میکنم خیلی ها فقط برای اینکه بگن “ما دانشجو هستیم” وارد دانشگاه میشوند و حتی نمیخواد نوازنده و خواننده ی حرفه ای باشد(چون رتبه اش جور شده وارد میشود نه برای علاقه).
نوید نیک:
این حرف خیلی درسته خب شما میتونید وارد یه رشته ای بشید که فقط صرفا توش دانشجو باشید و یه مشت تئوری رو بخونید و پاس کنید و تموم بشه ولی توی یک سری رشته های هنری که عملی دارند ، شما نمیتونی فقط بیای بدون در نظر گرفتن شرایط دانشگاه موسیقی درس رو پاس کنی و خب وقتی نتونی بخونی،میوفتی و راهی برای رشد و پیشرفتت وجود نداره.
کما اینکه من خودم از نزدیک شاهد بودم خیلی از بچههایی که همکلاسیهای من بودن ،هنرجوهای خود من شدن.(یعنی دانشگاه رو ول کردن و در مسیر آموزش قرار گرفتند که بعدها وارد دانشگاه شوند.)چون فهمیدن که اشتباه اومدن و مسیر آموزشگاه باید طی بشود که به دانشگاه ختم شود.اگر در موسیقی فیلتری وجود داشت خیلی خوب بود(یعنی یه فیلتری درست میکردن که بگن این دسته کسانی هستن د که بلدن و این دسته کسانی هستند که هیچی نمیدونند.)که حداقل برای اونا دوتا سکشن بذاریم.
چه بسا ممکنه از بین کسانی که هیچی نمیدونند هم استعدادی کشف شود(هرچند من به شخصه ندیدم)
شرایط دانشگاه موسیقی در کشورهای اروپایی
انزو حکمت:
در تایید حرفت و در ادامه ی موضوع شرایط دانشگاه موسیقی بگم که دقیقا همین چیزی الان میگی رو کشورهای اروپایی دارن انجام میدن و اونجا وقتی شما میگی من میخوام موسیقی رو بگذرونم(دقیقاً روندی که من انجام دادم) علاوه براینکه تو باید اپلای کنی و مدارک و رزومه ی خودت رو معرفی کنی، ازت یک امتحان عملی میگیرن و میگن تو ساز تخصصیت چیه و بعد اون دو دسته میشوند: کسانی که یک حرفه تخصصی در موسیقی دارند و کسانی که ندارند.
شرایط دانشگاه موسیقی اونجا اینجوریه که کسانی که حرفه تخصصی ندارند رو رد نمیکنند بلکه به اونا میگن شما یکسال صندلی خودتونو توی دانشگاه دارید اما اول باید پیش نیازها رو پاس کنی و بعد وارد دانشگاه بشوی.
نوید نیک:
احسنت و اگه شرایط دانشگاه موسیقی اینجا همین بود،چقدر خوب بود و همه یه دست میشدن، همه با همدیگه پیشرفت میکردن و اینجوری نبود که وقتی به یکی ازهارمونی میگی بگه هارمونی چی هست؟یا حتی ندونه آکورد و تئوری موسیقی چیه و نتیجه ی آن به انصراف ختم شود.چون استاد نمیتونه اینجا به شما ارفاق کنه.
بنابراین همیشه درستترین کار اینه که اگر ما هدفمون موسیقی است ، نگران نباشیم دانشگاه بدون کنکور آماده پذیرش شماست خیالتون راحت ولی قبلش تئوری موسیقی را بخونید ، کلاس بروید ، رشته مورد علاقهتونو انتخاب بکنید و یک ساز تخصصی داشته باشید(حداقل یه پیانو عمومی)و با کامپیوتربیگانه نباشید یعنی قبل از ورود به فضای آکادمیک دانشگاه همه ی این کارها رو انجام بدین در غیر این صورت اون فضا شما رو قورت میده.
ناخواسته وقتی استاد میبینه یک نفر نشسته که ساز تخصصی خوشگل میزنه یا آواز تخصصی خوشگل میخونه یا سولفژ رو درست میدونه بالاخره ناخواسته کلاس رو سمت اون میبره چون هدف دانشگاه و شرایط دانشگاه موسیقی همون فرد است.شاید قشنگ نباشه این حرفم و هدفم مسخره کردن نیست ولی میخوام واقعیتها رو بگم.
یه روزی یکی از دوستان من که به همین شکل و با شرایط دانشگاه موسیقی وارد دانشگاه شده بود،اومد گفت “نوید این سیاه ها چیه؟” گفتم “والا این سیاه ها نوت هست و حالا اگه شما دوس داری میتونی مورچه هم ببینیش”بعد حالا شما کجا هستی؟دانشگاه چی میخونی؟ رشته تخصصی آواز.پس چه جوری شما خوانندهای؟ چه جوری میخونی؟این سیاه ها؟به همین خاطر میگم و بعد نتیجهاش چی شد؟همون ترم اول انصراف داد بعد این باعث میشه فک کنه ناتوانه درحالی که اون فقط مسیر رو اشتباه اومده.
انزو حکمت:
خب طبیعیه دیگه ، هیچ استادی نمیتونه سولفژ رو توی یک ترم 3 ماهه به شما درس بده.به قول تو باید یک پیش زمینه ای داشته باشه تا دردانشگاه و با شرایط دانشگاه موسیقی ، حرفهایتر یاد بگیره
نوید نیک:
کاملا درسته;دوستانی که سولفژ کار کردن کاملا میتونن تایید کنن که چطور ممکنه شما توی یک ترم سه ماهه که خیلی وقتا سه ماهش تکمیل نمیشه هم مینور طبیعی و هم مینور هارمونیک رو بتونی از رو کتاب سایتسینگ با درسای مختلفش سولفژ کنی و خب نمیتونی و کلاس و کل ترم رو به دو یا سه درس محدود میکنی و بعد نتیجه اش میشه مدرک هایی که داده میشه و افرادی که میان بیرون و ادعای معلمی میکنند و وارد آموزشگاه موسیقی میشوند و بچه های خودتون سرکلاس همین افراد میرن.
در رشته های عملی،این عمل است که میتونه توانایی تو رو نشون بده . مدرک فقط حضور در یک فضای آکادمیکه با شرایط دانشگاه موسیقی است.شما بایستی دنیای موسیقیت رو از بچگی یا نوجوونی شکل داده باشی که اگه الان شروع میکنی ، 10 سال بعد منتظر نتیجهاش باشی.
پیش نیازهای ورود به دانشگاه موسیقی
انزو حکمت:
خب پیشنهادت برای کسایی که الان دوس دارن این مسیر رو برن و خب صدای شما رو شنیدن و میدونن که باید چیکار کنن و میدونن قبلش باید به آموزشگاه برن و یکسری پیش نیازها رو یاد بگیرن.خب سوال اینجاست که در شرایط دانشگاه موسیقی و برای ورود به آن، چه چیزایی رو باید یاد بگیرن و اون پیش نیازها چیه؟
نوید نیک:
نمیپرسم چند سالش باشه و اصلا تصور میکنیم یک فرد 40ساله تصمیم میگیره که شروع کنه;بهترین کار ممکن اینه که جدا از اینکه این فرد باید ساز تخصصی خودشو انتخاب کنه و یک ساز رو شروع کنه (حاشیههای ذهنشم خالی کنه چون ما متاسفانه خیلی بلدم بلدم تومون زیاده)فکر خودش رو به معلم بده و از طرفی یک کلاس تئوری موسیقی رو بگذرونه و مفهوم هارمونی رو بدونه و ترسش از این چیزا ریخته باشه و بعد وارد بشه و خودشو ارتقا بده و پیشرفت کنه.
برای کار هنری، باید زندگیتو بزاری. یه زمانی کلاس فتوشاپ میرفتم دانشجو بودم و آقای علی بنان استادمون بود و همه میگفتن “علی بنان، نون و فتوشاپ میخوره” و برای هنر، باید همین کارو بکنی.باید نون و آواز و نون و موسیقی بخوری.
یه روز یکی از هنرجوهای من اومد و گفت من سالهاست دارم میخونم ولی هیچی نشدم و ازش پرسیدم چندساله میخونی و اون گفت نزدیک به سال میشه و گفتم تئوری موسیقی میدونی؟گفت نه.گفتم سولفژ و سازشناسی رو بلدی؟اصلا میدونی چی به چیه؟گفت نه و گفتم عزیزم شما 10 سال حمالی آواز رو کردی!!
این نکته رو خیلی حواستون باشه;یه وقتایی دارید برای یه چیزی زحمت میکشید ولی زحمتت اشتباهیه و درواقع حمالی اون کارو میکنی.(زحمت کشیدن این نیست)میگن یه فرد 8 ساعت تمرین میکنه!خب هشت ساعت چیکار میکنه؟8 ساعت آکورد لامینور رو تمرین میکنه؟این داستان داره که حتما مفصل صحبت بکنیم.
انزو حکمت:
پس شما فرمودید که یه ساز تخصصی رو انتخاب کنه یا اگر ساز تخصصی نداره ، حداقل یه پیانو عمومی رو سرکلاس بره و یاد بگیره و دوم اینکه تئوری موسیقی رو با شرایط دانشگاه موسیقی بتونه پاس کنه . حالا در رابطه با سولفژ چی؟
نوید نیک
اول بزار صحبت شما رو اصلاح کنم;ساز تخصصی رو باید داشته باشه و اگر میتونه پیانو عمومی هم در کنارش بگذرونه و این خیلی بهش کمک میکنه که حداقل بدونه با چی طرفه و در رابطه با سولفژ هم باید به هرحال مقدمه ای از اون رو بدونه که همه ی اینها توی تئوری موسیقی است و بدون اون نمیتونی بخش عملی یا سولفژ رو شروع کنی.اما خب قطعا این فرد باید بدون ماژور و مینور چیه و وزن خوانی رو شروع کنه و خوانش گام ها رو یاد بگیره.
باید بتونی فرق سی بمل رو از سی تشخیص بدی و گوشت اینقدر بیدار باشه که وقتت به سمت تشخیص فریژین و ائولین و دورین برود نه اینکه تازه وقتت صرف این بشه که فاماژور چه علامت های تاکیدی ای داره و تازه میخواد توی دانشگاه یاد بگیره که می ماژور چند تا دیز داره و دیزاش چیاست؟هر چقدر بتونی یک سری چیزها رو از قبل بشناسی و بدونی بهتر است.در دانشگاه و با شرایط دانشگاه موسیقی باید بین سازهای کلاسیک و سازهای ملی خودمون یکی رو انتخاب کنی.
انزو حکمت:
یکی از سوالام دقیقا همین بود و من احساس میکنم این توی سیستم آموزشی ایران یک ضعف است که خیلی نوازنده ها، نوازنده ی ساز کوبهای هستند ولی وقتی وارد دانشگاه با شرایط دانشگاه موسیقی میشه(علم موسیقیشم خوبه)و نوازنده ساز ملودیک نیست
نوید نیک:
یه خبر خوب بدم. زمانی که من توی دانشگاه بودم،شنیدم که قرار هست رشته تخصصی سازهای کوبهای هم وارد بشه البته حرف از تنبک بود(در اون زمان)اما حالا اینکه به سازهای دیگه هم کشیده بشه رو نمیدونم . از زمانی که از ایران اومدیم بیرون یه خورده میشه گفت همه چیمون فراموش شد ، تاریخمونم یادمون رفت .من حتی بعضی وقتا ماههای ایرانوهم یادم میره.
انزو حکمت:
پس دوستانی که نوازندگی سازهای کوبهای رو انجام میدن ، قبل از ورود به دانشگاه موسیقی و با شرایط دانشگاه موسیقی ، حتماً قبلش در رابطه با اون دانشگاه خاص توی اون شهر خاص تحقیق کنند(ببینن آیا اصلاً داره نداره)یکی از دوستان مشترکمون بنام هومن قاسم نژاد نوازنده درامز و سازهای کوبهای بود و آدم باسوادی هم بود ولی میگفت من خوشم نمیاد دست به پیانو بزنم!چرا من باید پیانو بزنم اصلا؟
نوید نیک:
اما توی دانشگاه مجبور میشن یک ساز انتخاب بکنن و با اون پیش بروند.اما خب الان وضعیت خیلی فرق کرده(الان ما ویولون سل داریم)و یه زمانی ویولن نبود ولی الان هست.حتی آواز یک رشته ی دانشگاهی نبود ولی الان داره فعالیت میکنه. حتی گرایش آواز تلفیقی رو هم شنیدم که داره اضافه میشه و من فکر میکنم آینده خوبی خواهیم داشت ولی به شرطی که کسانی که به این حوضه ورود میکنند ، کسانی نباشند که هیچی نمیدونن چون اون متوقفش میکنن و نمیذاره رشد کنه.
شما باید کارکرده باشی و به دانشگاه بروی. لطفاً از آموزشگاه به دانشگاه بروید و به شرایط دانشگاه موسیقی توجه کنی.
باید و نبایدهای بعد از فارغ التحصیلی در دانشگاه موسیقی
انزو حکمت:
کسی که وارد رشته ی موسیقی میشود پس از طی کردن یک الی دو سال از دانشگاه فارغ التحصیل میشه و این آدم چه انتظاراتی باید از خودش داشته؟(به عنوان کسی که فارغ التحصیل رشته موسیقی است)
نوید نیک:
خب اون فارغ التحصیل واقعی باسواد رو میگی یا نه؟
انزو حکمت:
به صورت استاندارد ما حساب میکنیم
نوید نیک:
اگه تصور کنیم که حالا یه نفر با شرایط دانشگاه موسیقی به رشته موسیقی وارد شده و خیلی هم تو این دنیا نبوده و خیلی هم خارج از این دنیا نبوده;یعنی اگر همه چیو نرمال در نظر بگیریم ، این فرد بعد از خروجش مهمترین چیزی باید بدونه اینه که از اون توهم دانشگاه دور باشه و اگر به این توهم دچار شود،متوقف میشوید چون موسیقی تمومی نداره و نباید اینجور باشه که وقتی یه گوشه ای رو میخونی فکر کنی کلا استاد چهارگاه هستی!
وقتی با شرایط دانشگاه موسیقی ، فارغ التحصیلی میشی ، خواهشاً موسیقی رو دنبال کن و ادامه بده(موسیقی یعنی آپدیت شدن روزانه)مدام باید خودتو به روز کنی و مدام از اخبار موسیقی باخبر باشی.وقتی آپدیت بمونی قطعا رشد میکنی وگرنه که خیلی راحت یه نفر دیگه با یک علم آپدیت شده شما رو زیر میگیره و میره جلو.
پس بهتره که بعد از فارغ التحصیلی با شرایط دانشگاه موسیقی:1. توهم نداشته باشیم . 2.خودمونو مداوم آپدیت کنیم 3.من خواهشی میکنم زود به سمت تدریس ندویم. بزار تجربیاتت کامل بشه و چهار تا استیج بری ،بزار چهار تا برنامه بزرگ بری و چهار تا کار ضبط کنی و تجربیاتت بیاد بالا که وقتی هنرجو از تو یه چهار تا سوال میپرسه ، بتونی درست جوابشو بدی.
ممکنه دلیل اصلی آن نبود رشته ی پداگوژی باشد.(یعنی تربیت مدرس موسیقی نداریم)ممکنه در سطح آموزشگاهی ، مربیان خیلی خوب و کار بلدمون اینو شروع کرده باشن و آورده باشن ولی هنوز من در دانشگاه این رشته رو ندیدم
انزو حکمت:
این خودش یک نقطه ضعف است و فکر میکنم یکی از تفاوتهایی هم که باز متاسفانه باعث شده که موسیقی ما از موسیقی جهانی(موسیقی جنرال ایران رو میگما ، به کسی بر نخوره)از موسیقیهای اروپا کمی عقبتر است به خاطر اینه که اساتیدمون به روز نیستند و یه زمانی شروع کردیم به تدریس و الان به دید یک شغل نگاه میکنیم و یه وقتی نگاه میکنی یک مدرس 20 سال (بدون اپدیت) یک نکته رو به هزاران نفر میگه.
در صورتی که(کانادا مطمئنم اینجوریه و انگلیسی که خودم هستم هم قطعاً اینجوریه) 6 ماه و یک سالی یک بار اون مدرس رشته خاص(چه گیتار باشه،چه آواز باشه،چه هر سازی باشه)خودش باید تست بده و جالبتر اینکه اساتید دسته بندی میشوند(شاید تو بری سر کلاس اونو نفهمی ولی خودشون توی صنف خودشون اینو میفهمن)
نوید نیک:
در حالی که ما صنفی نداریم و اگه قرار باشه همین الان و با شرایط دانشگاه موسیقی توی ایران همچین چیزی رو بیارن(که یه مدتی هم آوردن)خراب میشه و میدونی چرا خراب شد؟ چون شما تو نسل اولیها وقتی میخوای این کارو بکنی;بایستی اول همه مربی ها رو جمع کنی و یه سری اطلاعات کلی و آموزشها بدی و بعد که به یه گریدی رسوندیشون ، حالا شروع کن.
یه کار خوبی که ارشاد فارس کرد ، ورود وجود دانشگاه علمی کاربردی بود که باعث شد که خیلی از مدرسین ، اونجا پخته بشن و حداقل مدرک رو گرفتن و الان اگر بخواهند امتحان صلاحیت تدریس بگیرند، بدون شک میدونن معیار چیه.وقتی معیار داشته باشی و یه معیاری وجود داشته باشه ، میتونی بگی من از سولفژ اینو میخوام ، از تئوری موسیقی اینو میخوام، از ردیف اینو میخوام و حالا بیا اینو امتحان بده(هر6ماه یا یکسال)و بیا ببینیم که صلاحیت تدریس داری یا نداری؟
اما متاسفانه مسئله دیگری هم وجود داره و روش روانشناسی آموزش تدریس(همون پداگوژی)هم وجود نداره و به همین خاطر یک مربی خیلی خوب رو شما میبینی که خیلی باسواده ولی نمیتونه درس بده ولی یه مربی رو میبینی که شاید خیلی هم چیزی نمیدونه ها ولی خیلی قشنگ انتقال مطلب میکنه.(چون روانشناسیه رو میدونه)اینا اگر واقعا دسته بندی میشد و آموزش داده میشد ، سیستم آموزشی موسیقیمون و شرایط دانشگاه موسیقی خیلی درست میشد.
اگه من امروز بخوام یک گروه تشکیل بدم (با اینکه توی هر کوچه یه آموزشگاه موسیقی وجود داره)از بین پنجاه تا هنرجو حتی یه نفر هم نمیتونی پیدا کنی که گروه نوازی کنه.نه گروه نوازی رو میدونه و نه ادبیات بودن در گروه رو میدونه واین نتیجه ی اون سیستم های غلطیه که از روز اول بوده.
انزو حکمت:
درواقع در پیروی از صحبت نوید جان میگیم که آپدیت باشید ، مغرور نشین و فکر نکنید اگه دانشگاهتون با شرایط دانشگاه موسیقی تموم شده الان چه اتفاق خفنی افتاده و خودتون به سمت پیشرفت بروید.
نوید نیک:
بعضیا فکر میکنن که ما الان یقه ی دولت مردان رو گرفتیم و میگیم چرا این رو در دانشگاه و با شرایط دانشگاه موسیقی نداریم؟اتفاقا برعکس ما تا زمانی که خودمون اگه نباشیم کسی نمیاد بهمون بگه بفرما اینم رشته ی پداگوژی!!این صحبتا رو میکنیم که مردم آگاه بشن و اون موقعس که سیاست میگه چون مردم از این راه هدایت میشن،پس من بتاید از این راه برای اونا برنامه ریزی کنم.آخرین مرحله ورود سیستم حکومتی است و اولین مرحله آگاهی مردم است.
آگاهسازی خودمون برای رشد دادن نسلهای آینده موضوع اصلی ما است.
انزو حکمت:
شاید بعضیا باشن که بخوان موسیقی رو همین قدر جدی ادامه بدن و خودشون رو بسازن و روی خودشون سرمایه گذاری کنند (نوازنده یا خواننده)، آیا پیشرفت کردن و حرفهای زندگی کردن دردنیای موسیقی فقط منوط بر اینه که تو با شرایط دانشگاه موسیقی بری دانشگاه؟
نوید نیک:
خب قطعاً نه;ولی حضور در محیط آکادمیک به شما یک اتمسفری رو میده که میدونی توی این جو باید چطوری باشی و به تو یک ادبیات و فرهنگ میده.در دانشگاه و اون شرایط دانشگاه موسیقی ، ممکنه هیچی یاد نگیرید ولی همین که فرهنگ این رشته رو به تو یاد میده ، مهمترین چیزه.یه وقتایی ما برای یادگیری نمیریم بلکه برای اثبات دانستههامون به دانشگاه میریم و اتفاقاً این خیلی مهمه و یک مهره تایید است.(من واقعا در دانشگاه مهر تایید محکمی رو برای صداسازی و تئوری موسیقی گرفتم).
توی محیط آکادمیک دانشگاه تو میدونی که مسیر رو درست اومدی و این به شدت ارزشمنده چون در دانشگاه و با شرایط دانشگاه موسیقی ،هر کسی نمیاد که بشه مربی دانشگاه و بالاخره از یکسری فیلترها عبور کرده و مدارجی داره و شما همین که بعضی از این چهره ها رو میبینی خودش تمام ماجراست و این خیلی به شما کمک میکنه و قدرت میده چون میدونی نامبر وانای جامعه چه جوری فکر میکنن(پس برای تو الگو میشن)و شما اینو توی آموزشگاه ها نمیبینی.
راه های دیگر یادگیری موسیقی(به جز از طریق دانشگاه)
انزو حکمت:
خب اگر یک نفر نتونه به دانشگاه برود ، مسیر درست چیه؟
نوید نیک:
هیچ اشکالی ندارد کسی که به هر دلیلی نتونه به دانشگاه بره ، میتونه تمام چیزهایی که توی دانشگاه یاد میدن رو بیرون از دانشگاه یاد بگیره(چه بسا حتی بهتر از دانشگاه و شرایط دانشگاه موسیقی) چون خودشه و خودش و دانشجوهای دیگه لولشو پایین و بالا نمیکنن و فقط شاید از اون محیطه نمیتونه استفاده کند.
انزو حکمت:
مرسی نوید جان;من دیگه سوالی ندارم و فکر میکنم پادکست خوبی راجب شرایط دانشگاه موسیقی بود از این بابت که خودت در دو رشته تحصیلی ، تحصیل کردی و کاش بهمون از اساتیدی که در کشورهای دیگه پیششون رفتی رو بگی چون به نظرم این خودش یه جور انگیزه اس.
نوید نیک:
مرسی;آره نکته جالبیه و راجع به مستر کلاس هم خیلی میتونیم صحبت کنیم.
مستر کلاس خب اسمش روشه و کلاس ارشده و اونجا یک سری آدمهایی میرن که یه سری سوالای خیلی پیچ رو بپرسن(همین اتفاق در دانشگاه هم میوفته)که متاسفانه حضور یک سری افرادی که هنوز به اون لول نرسیدن ، لولشو پایین میاره.در رابطه با کلاسها که شما پرسیدین من خیلی نمیتونم براتون بشمارم ، بعضی وقتا خودمم یادم میره.
انزو حکمت:
اینو از اون جهت پرسیدم که خودت اشاره داشتی که شما وقتی دانشگاه رو تموم میکنی به این معنی نیست که همه چیز تموم شده و برو دنبالش و هزاران استاد از کشورهای مختلف وجود داره و شاید یه نفر بگه اصلا من نمیتونم برم یه کشور دیگه ولی میتونی همون استاد رو توی یه شهر دیگه پیدا کنی(مهم اون فعال بودنه اس)
نوید نیک:
دقیقا ، یه زمانی یه اتفاق خیلی خوبی برای من افتاد و خیلی خوش شانس بودم و برای یک کنسرت در آلمان اقدام کردیم و اونجا این اتفاق افتاد که ویزای من صادر شد و ویزای نوازنده ها صادر نشد و خلاصه من برای اینکه ویزام سوخت نشه(چون که پوینت منفی داره اگر شما ویزا بگیرید و نری) و خیلی خوش شانس بودم و یه استاد پیدا کردم و اتفاقا یکی دو روز رو خدمت ایشون بودم که توی یک آکادمی بود و مربوط میشه به سال ۲۰۱۶ (یعنی ۸ سال پیش) .
اتفاق دیگر این بود که کلاسس هومن خلعت بری رو در ایروان ارمنستان بروم(که یک مسترکلاس سه روزه بود) که خوشبختانه سه چهار نفر از بچههایی که اونجا بودن خبر دارم و هر چهار نفرشون الان مدرس های موفق آواز هستند و یک نفرون هم خیلی سرشناسه اما به دلایلی ترجیح میدم که اسم نبرم.(چون در ایران هستند) اون دو نفری که خبر ندارم هم نمیدونم کجان واقعاً ولی اون چهار نفرو میدونم که هر چهار تا مربی های موفق اند و این یعنی مستر کلاس.
من این قول رو از تو میگیرم که سر موضوعات بعدی هم حتماً وقت بهمون بدی با همدیگه صحبت کنیم و شنوندهها بتونن استفاده ببرن (از تجربیات و علم تو) و امیدوارم که دوست داشته باشید این پادکست “شرایط دانشگاه موسیقی” رو و اگر نظری دارید و تجربه مشابه ی دارید حتما بنویسید و من به اونا جواب خواهم داد و تا پادکست بعدی خدانگهدار