25.تاثیر نوازندگی و آهنگسازی : از الهام تا اجرا

آهنگسازی
آهنگسازی و نوازندگی و تاثیراتشون روی همدیگه

نکته مهم : این مقاله تنها بخشی از گفت و گوی مورد بحث (تاثیر نوازندگی و آهنگسازی : از الهام تا اجرا ) میباشد . لطفا برای استفاده هر چه بیشتر، فایل صوتی این پادکست رو گوش کنید .

همراهان عزیزم سلام و خیلی خوش اومدید به یکی دیگه از پادکست‌های سایت انزو حکمت

امروز به همراه صمیم دهکوکی عزیز می‌خوایم در رابطه با “آهنگسازی و نوازندگی و تاثیراتشون روی همدیگه” صحبت کنیم اینکه اگر نوازنده هستی و میخوای آهنگسازی کنی ، این نوازندگی چه تاثیرات مثبتی میتونه در آهنگ‌سازی تو داشته باشه و اگر آهنگساز هستی و میخوای نوازندگی رو پیش بگیری چه تاثیری میتونه آهنگسازی در نوازندگی تو داشته باشه. با این تیتر شروع میکنیم بحثمون رو که چه مقدار نوازندگی و آهنگسازی میتونن روی هم تاثیر مثبت بزارن و در ادامه سوالات بیشتری رو مطرح می‌کنیم و در رابطه باهاش صحبت میکنیم. صمیم جان سلام

صمیم دوکوهکی

سلام روزتون بخیر و امیدوارم که عالی باشید . خیلی خوشحالم که امروز در خدمتتون هستم

انزو حکمت

برامون بگو داستان چجوریه و چه جوری می‌تونن این دوتا رو هم تاثیر بذارن ؟

صمیم دوکوهکی

یکی از یکی از چیزایی که سال‌های قبل همیشه بهش فکر می‌کردم این بود که من باید در کنار نوازندگی ، دروس نظری و آهنگسازی و تئوری رو پیش ببرم و کار کنم و خب خیلی جنبه‌های مختلف مثبتی به نظرم داره به این دلیل که من احساس می‌کنم که مهمتر از همه ، این موارد ممکنه یه دید خیلی خوب رو توی یک موزیسین به وجود بیاره و یه موزیسین نیاز هست که وقتی حرفه ای به یک چیز فکر میکنید باید حرفه‌ای هم مسیر رو پیش ببرید و حرفه‌ای زندگی کنید و حرفه‌ای نگاه کنید.

امکان نداره ما بخوایم یه موزیسین حرفه‌ای بشیم ولی یه سری چیزا رو در تناقض باهاش داشته باشیم مثلا ما هممون تجربه آشپزی رو داریم ولی وقتی با یه آشپز حرفه ای مقایسه اش میکنی میبینی متفاوته و گرم به گرم میدونه چه چیزی رو بریزه ولی خب ما چشمی میریززیم با اینکه خیلی وقتا ممکنه خوشمزه دربیاد ولی اون همه چیو روی اصول پیش میبره.میخوام بگم جاهای مختلف و شرایط مختلف یه قواعدی داره.

بعضیا میگن خب ما میخوایم متفاوت باشیم و این تا حدی درسته ولی شما وقتی میخوای یک موسیقی بنویسی که واقعاً پاپ صدا بده نباید از آکوردهای خیلی پیچیده در اون استفاده کنید.

انزو حکمت

خیلی از آدمایی که این حرفو میزنن به خاطر تنبلی خودشونه یعنی چون نمی‌خوان سراغ اون چهارچوبی خشکی که حالا توی هارمونی یا کنترل یا اینجور چیزا وجود داره ، برن به خاطر همین این بهونه رو برای خودشون میارن که ما می‌خوایم متفاوت باشیم و مسیر خودمونو بریم و یه اثر جدید خلق کنیم

صمیم دوکوهکی

آره موافقم و اینا معمولا ترس مواجه شدن با اون موارد است و وقتی درآن قدم میزاره دیگه بیرون اومدنه واقعا سخته(مخصوصا اگر پیگیر باشه)و همیشه در حال یادگیری است.

انزو حکمت

یه نگته بگم  قبل از ادامه صحبتت ; آقای رضا توتونچی رو در نظر بگیر خب این آدم میتونه بگه من سبک خودمو دارم به خاطر اینکه هم کنترل و هم هارمونی‌ها رو درک می‌کنه و به قول معروف وقتی می‌شینه پشت پیانو می‌خواد ساز بزنه نت‌ها رو می‌بینه با چشمش یعنی انقدر دیگه مسلطه و این آدم می‌تونه بعد از این همه تجربه داره ، می‌تونه بگه من سبک خودمو دارم دوست دارم این هارمونی رو استفاده کنم

صمیم دوکوهکی

خب اینجا قضیه فرم میاد وسط دیگه و قرار نیست ما تا ابد از بقیه تقلید کنیم

آهنگسازی علم است یا هنر و تجربه؟

انزو حکمت

یعنی تو یه مسیری رو باید بگذرونی و به اون حد توانایی برسی و بعد بگی من می‌خوام یه سبک نوینی از خودم رو به جا بذارم  ولی وقتی تو هنوز آکوردهای بیس موسیقی هم بلد نیستی چطور میتونی اینو بگی؟

صمیم دوکوهکی

در نوازندگی خیلیا میگن که تکنیک حسو از بین میبره و من با این موضوع صددرصد مخالفم آخه دو تا چیز متفاوتن و شما یه جاهایی یه چیزایی رو حسی به ذهنتون میرسه ولی به خاطر شرایط روحی و فکریت ممکنه یه ایده هایی به ذهنت برسه و در حس ساز زدن تاثیر میزاره جون هنر از حس میاد منتها اینایی که که میگن تکنیک احساس رو می‌کشه به نظر من افرادی هستند که یا درکی از احساس ندارن و یا درکی از تکنین ندارن یا درک دارن و یکی از اونا رو ندارن

من اعتقادم اینه که سرعت دت برای نوازنه یکی از آیتم هاست و شما نباید فقط با سرعت زدن تماشاچی یا شنونده رو خفه کنی ولی به این معنا هم نیست که دیگه از عدم توانایی این حرفو بزنیم (مثلا بی بی کینگ هم سرعتی نمیزده )و اگر من میتونم به عنوان موزیسین ایرانی (که با ذائقه هنری هرکسی متفاوت است) بتونم تئوری و تکنینک های موسیقی بلوز رو یاد بگیرم و از بی بی کینگ هم تقلید کنم (در آهنگسازی به آن style study میگویند)و لیکا و پترنایی که اون زده رو بزنم  که شاید تا حدی لهجمو بهش نزدیک کنم.

در این صورت ممکنه تکنیکم بالاتر از بی بی کینگ باشه ولی از نظر لهجه باید این مراحل رو بگذرونم چون من توی فرهنگ دیگه تو یه جای دیگه تو یک سال دیگه‌ای  زندگی کردم ولی نمی‌تونم بگم چون بی بی کینگ سرعت نمیزد ، منم سرعت نمی‌زنم!اوکی نمی‌خوای بزنی نزن ولی اگه تونستی اون موارد دیگه رو درست کنی اوکی نزن.این آیتمیه که نه بودنش اینقدر خوبه که ما بگیم واو و نه اینقدر بده که بگیم طرف بلد نیست.

یکی از چیزایی که  اکثر نوازنده های ایران ازش غافل میشن “بانک شنیداری” است .نوازنده گیتار جاز است ولی صبح تا شب داره ابی گوش میده (موزیک‌هایی که برای ابی ساخته و تنظیم شده موزیک‌های خوبیه تو موسیقی پاپ) پس نتیجه‌ای که ما اینجا می‌گیریم اینه که اون بانک شنیداری هم خیلی مهمه یا نوازنده ای هست که فوق العاده تکنیک نوازندگی بالایی داره و شکی توش نیست یا حتی احساسم داره ولی سواد بالایی نداره ولی موزیکهایی که گوش داده زیاد خوب نبودن و برای همین خروجیش میشه همون موزیکایی که گوش داده

احساس ، سواد و تکنیک ما هر کدام تا یه جایی به ما کمک می‌کنه و ما یه سری تکنیک‌ها توی آهنگسازی هم داریم یعنی یه فردی که آهنگسازی کار می‌کنه و به عنوان آهنگساز فعالیت می‌کنه باید علاوه بر حسش و اون ایده‌ای که توی ذهنش میاد باید تکنیک آهنگسازی رو هم ببره بالا چون ما تا یه جا ایده به ذهنمون میرسه که حسمونه و برای بسط و گسترش ایده‌مون نیاز به تکنیک داریم.

انزو حکمت:

این اتفاقا یکی از سوالای منم بود که آیا آهنگسازی فقط علمه یا اینکه تجربه و احساسه که فکر می‌کنم طبق صحبتی که کردیم مجموعی از همش هست .

صمیم دوکوهکی

به نظرمن قطعا همین جوریه بارها تجربه کردم سر کلاس آهنگسازی و ورکشاپ‌ها و کارگاه‌ها و کلاس‌های مختلفی که شرکت کردم معلم‌های خوبی داشتم و اینو از همشون تقریباً شنیدم(ما یه سری تمرین داریم مثلاً برای اینکه احساسمون رو بتونیم پرورش بدیم)اینکه من آدم احساسی هستم لزوماً قرار نیست آهنگساز خوبی بشم بلکه باید توی اون مسیر احساسم رو پروش بدم و اون بانک

 شنیداری ای که گفتم خیلی روی احساسات و ایده هامون تاثیر میذاره.

اگه من صبح تا شب سیاوش قمیشی گوش می‌کنم نمیتونم ازمغزم این انتظار رو داشته باشم که موقع آهنگسازی ملودی‌هایی که شبیه به ملودی‌های راخماینوف هست به ذهن من برسه و خب اصلا دلیلی نداره که این اتفاق بیوفته(مثل کی که با یه لحجه بزرگ شده و فردا توانایی اینو داشته باشه که به یک لحجه ی متفاوت حرف بزنه و شاید با تلاش بهتر بشه ولی خب بازم نمیتونه صددرصد اون لحجه رو بگیره)

انزو حکمت

به نظر مثال واضحش مثل اون افرادیه که میان خارج و میخوان انگلیسی رو با اکسنت بریتیش صحبت کنن و خب اتفاقا خیلی خنده دار میشه و خب توی موسیقی هم همینه دیگه.

صمیم دوکوهکی

یک چیزی که از چند تا از افرادی که خیلی براشون ارزش و احترام قائلم تو موسیقی شنیدم این جمله بود دقیقا نقل قول از یکیشونه که میگفت که اولین چیزی که تو نیاز داری برای اینکه مثلاً یه دونه آهنگساز جاز خوب بشی اینه که تو آمریکا به دنیا بیای و خب  من اینو کاری نمیتونم کنم.ما با یادگیری تکنین و موزیک جاز ساختن به این نتیجه میرسیم که انگار ما تکنیک رو به احساس چربوندیم و زوذ تکنیک رو بیشتر کردیم.

من اعتقادم اینه بهش میرسیم ولی اینا مستلزم اینه که من در 18 سالگی به دانشگاه برکلی برم و با همون متدها تربیت بشم و بعد از ده سال بیام بگم من یک جزیست خوب هستم و خب میشه ولی باید تلاش و سختی بیشتری بکشم.

تاثیر نوازندگی روی آهنگسازی

انزو حکمت

برعکسشم هست و مثل کسی که از آمریکا بیاد و بخواد یکی از ترک های موسیقی جناب کیوان کلهر رو بزنه و هر چقدرم خوب بزنه درنهایت براش دست می‌زنیم و می‌گیم آفرین ولی هیچ وقت نمیتونه کیوان کلهر بشه.حالا اگه بخوایم برگردیم به بحث خودمون به نظرت چقدر نوازندگیمیتونه روی آهنگسازی تاثیر بذاره؟یعنی اصلا به نظرت مهمه یا نه؟

صمیم دوکوهکی

در ادامه ی صحبتام میخوام بگم که ما وقتی در آهنگسازی کارمیکنیم به خاطر همه دلایلی که تا الان با هم صحبت کردیم، نیاز داریم که وقتی یه موزیک  رو میخوایم بسازیم ایده‌هامون رو بتونیم عملی کنیم درسته که ما گوشمون رو پرورش میدیم که ملودی ای که به ذهنمون می‌رسه رو بتونیم اجرا کنیم ، بزنیم و یا به نت تبدیل کنیم ولی همین پروسه پرورش و تقویت گوش با زدن و خوندن و مطالعه به وجود میاد.

 من به عنوان یک آهنگساز، باید نوازنده خوبی باشم که ایده‌هایی که به ذهنم می‌رسه رو حداقل پشت پیانو بتونم بزنم یا ساز تخصصیم اگه پیانو نیست حداقل با یه ساز بتونم اجراش کنم و پیانو رو به این دلیل گفتم که یه چیز عمومیه و بهتره بلد باشن.

انزو حکمت

به نظرت این برای کسی که میخواد آهنگسازی کنه الزامه؟

صمیم دوکوهکی

به نظر من قطعا الزامه

انزو حکمت

فکر میکنم توی این موضوع به اختلاف بخوریم البته شما ادامه بده شاید من قانع شدم.

صمیم دوکوهکی

شاید به سبک و استایلی که یه نفر می‌خواد آهنگسازی بکنه هم ربط داشته باشه ولی من حداقل توی سبک‌هایی که خودم درسهای آهنگسازیش رو گذروندم کاملاً این نیاز رو دیدم و در نوازندگی برعکسش هم هست. مثلاً من می‌خوام سازمو بردارم گیتار رو بردارم و روی یه ترک که فرمش سوئینگه و سبکش جازه  و یه توالی کردیشن دارم و میخوام روش ایمپرووایز کنم و تا زمانی که مدها و استفاده ی اونها و ماده ی آهنگسازی رو بلد باشم نمیتونم یه بداهه پردازی خوب داشته باشم.

درآهنگسازی می‌شینیم فکر می‌کنیم و کم و زیاد می‌کنیم و تست می‌کنیم و یه چیزی در میاد ولی خب در بداهه نوازی که نمیتونیم این کارا رو کنیم.

بداهه نوازی یعنی”خلق قطعه در لحظه” پس من هم باید بانک شنیداریم انقدر قوی باشه که ملودی‌هایی که به ذهنم می‌رسه، ملودی‌های خوبی باشه و هم اونقدر بتونم رو سازم مسلط باشم که در لحظه اونا رو اجرا کنم و هم از نظر تکنیک نوازندگی باید بالا باشم در اجرا ضعف نکنم و از طرفی باید علم آهنگسازیم بالا باشه به خاطر اینکه می‌خوام اینا رو در لحظه داشته باشم که پیش نیازش همون علم آهنگسازیه هست.

اون ماده و اون ایده و اون علمی که من یاد گرفتم به کمک من میاد که تو می‌تونی از این این و این و این استفاده کنی(مثل یک کسی که یه جعبه ابزار پر داره) اون جعبه ابزار، اون ماده هست که حالا یه سریاش شنیداریه و یه سریاش تکنیکیه که من به دست آوردم و خیلی متفاوته با اون آدمی که یه دونه پیچ گوشتی داره می‌خواد همه پیچا و هر چیزی که می‌بینه رو با اون پیچ گوشتی درست کنه (شما نمی‌تونی یه لوله رو با پیچ گوشتی باز کنی).

توی بحث موسیقی هم من اینجوری بهش نگاه می‌کنم که هرچی ماده‌ و یا آپشنی که در اختیار دارم(حالا چه از نظر شنیداری یادش گرفتم و تو بانک شنیداری مغزمه  و چه از نظر تکنیک اینو یاد گرفتم)و از طرفی توی نوازندگی هم همینه;اینکه چقدر رو سازم تسلط دارم و تکنیک دارم (اینا رو به عنوان ابزار دارم)و حسمم هست و اون آهنگسازی و نوازندگیه به این حس لینک میشن.حس من با کمک اون ابزارها باعث میشه که من بتونم یه بداهه زمانی خوب  داشته باشم.

زمانی که من بتونم بداهه پرداز خوبی باشم و بتونم در لحظه اون ایده ای که به ذهنم میرسه رو بست و گسترش بدم، می‌تونم آهنگساز خوبی باشم که توی بک های مختلف ممکنه متفاوت باشه ولی کاملاً توی سبک‌های کلاسیک و موسیقی معاصر و جاز من این رو کاملا لمس کردم و دیدم و نبودش به شدت ضعفه و کاملا خودشو در آثار کسایی که این ضعف رو دارن نشون میده.

یه جایی واقعاً اون تکنیک‌های نوازندگی هست که ما میتونیم اونو بسط بدیم.اصلا چرا ما توی آهنگسازی ارکسترایون میخونیم؟ چرا سازهای زهی،سازهای بادی،سازهای کلاویه‌دار،سازهای کوبه‌ای رو بررسی می‌کنیم؟چرا یک آهنگساز و یک تنظیم کننده باید بدونن که محدوده صوتی مثلاً ساز کلارینت از کجا تا کجاست؟

انزو حکمت

این به نظرم علمه و این علمی است که میتونی بگی شاید من اصلا ساز زهی یا ساز بادی چوبی رو نخوام بزنم ولی این علم رو دارم و این تکنیک‌ها رو می‌دونم که مثلاً کلارینت این تکنیک‌ها رو داره و محدوده اکتابیش و صدای خوبش کجاست؟

 اینا رو من توی یه جایی مثل سازشناسی و تئوری می‌تونم بلد باشم و از تکنیکاشون میتونم استفاده کنم ولی تو میگی اینکه هم نوازنده خوبی باشی و آهنگسازی کنی و این دوتا یه جورایی به هم کمک میکنند و این کاملا درسته ولی فکر میکنم حتی کسایی که اصلا ساز نمیزنن ولی اون شعور احساسی رو در آهنگسازیشون دارن که فقدان ساز زدن رو در اونها حس نمیکنی.

صمیم دوکوهکی

حرفتون کاملا درسته ولی همون آدمه اگه نوازنده بود خیلی آهنگساز بهتری میشد و اهمیت اون خیلی بالاست. تکنولوژی و نرم‌افزارهایی که اومدن خیلی کارو راحت کردن.چرا من بحث ارکستراسیون رو آوردم وسط؟ چون یه آهنگساز برای یک نوازنده و ساز آهنگسازی میکنه و زمانی که خودش ساز بزنه و اون زحمتی که یک نوازنده برای نوازنده شدن کشیده رو تجربه کردم و اینا قطعا میتونه به من کمک کنه .

من یادمه همیشه تو کلاس آهنگسازی آقای رادمان که فرد مهم و تاثیرگذاری در زندگی من بودند سر کلاس به ما می‌گفتن که بچه‌ها تکلیفایی که میارید و قطعاتی که می‌نویسید خیلی خوبه یادتون نره که شما باید بشینید پشت پیانو و ایده‌هایی که به ذهنتون می‌رسه رو بزنید خیلی از قطعات شاهکار تو تاریخ موسیقی اینجوری شکل گرفتند.ما نمیتونیم بگیم بزرگترین آهنگساز تاریخ کی بوده ولی باخ یکی از بزرگترینا هست(به خاطر فرم هایی که نوشته و نوآوری هایی که در موسیقی انجام داده)

باخ یکی از آهنگسازهای بزرگی است که ما در کلاس‌های آهنگسازی نمیتونیم ندیدش بگیریم.(در دوره باراک)باخ تا زمانی که زنده بوده اون رو نوازنده ارگ کلاسیک مینامیدند و خیلی از قطعات اون به شکل بداهه به ذهنش رسیده.چه بسا درآن زمان افداری به نام کاتب این قطعات رو مینوشتن و خیلی از قطعات باخ رو خودش ننوشته و در لحظه به فکرش رسیده.(بتهوون و شوپن موتزارت هم نمونه هایی از این بزرگان هستند)

قبلا اینجور بوده که یک آهنگساز و یک نوازنده داشتیم که هرکدوم کار خودشو میکرده و خب برای اون زمان درسته ولی امروزه اینو میبینیم که آهنگساز قطعه ی خودش رو مینوازه.

شما نوازندگی مثلاً علی میولا رو می‌بینید یا اجراهای ساتریانی و اون  قطعاتی که اینا می‌سازن تو سبک خودشون تو سبک‌های فیوژن و جازفیوژن یا راک فیوژن رو میبینید و شاهکارن ولی خب قطعات باخ رو جایی نمیبینید.حالا این آهنگسازی هم توی سبک های مختلف متفاوت میشه مثلا ما توی سبک پاپ خیلی کم کمپوزیسیون یا کامپوزیشن می‌بینیم اگر دقت بکنیم بیشتر سانگ رایتر هستند یا همون ترانه نویس که ملودی آواز یا ملودی اصلی رو می‌نویسه(ممکنه بی کلام باشه) و ارنجر کسیه که تنظیم می‌کنه.

 ممکنه در یه قطعه سانگ رایتر و ارنجرش یک نفر باشه ولی وقتی که بحث کامپوزیسیون یا کامپوزیشن میاد وسط خیلی چیزا متفاوته و به خاطر همین من میگم که وقتی ما مثلا در سبک جاز نگاه میکینم میبینیم که آهنگسازهای بزرگ جاز معمولا نوازنده ساکسیفون یا ترامپت یا ترومبون یا گیتار یا پیانو هستند و نوازنده های خیلی تاپ تو دنیا رو هم که نگاه می‌کنید می‌بینید آهنگسازهای خوبی هستند.

 برای همین نوازنده‌ای که فوق‌العاده نوازنده سطح بالایی است و ویرتوئوز است(یک اصطلاح در موسیقی هست که به معنی نوازنده و خواننده ای که برترین مهارت ها و تکنیک های اجرایی را دارد) ولی شاید علم آهنگسازی بالایی نداشته باشه یا آهنگسازی که خیلی سطحش بالاست و جزو بهترین‌های تاریخ قرار می‌گیره ولی نوازنده آنچنانی نباشه; ولی بازم هست بازم نوازنده هست.

بررسی ضرورت یادگیری آهنگسازی و نوازندگی در کنار هم

انزو حکمت

 ببین اگر بخوایم یکم عمومی‌تر بگیم ، این خیلی پرفکشن و ایده آل گرانه است که تو یه بخشی از زندگیتو بذاری که هم نوازنده خیلی خوبی باشی و هم آهنگساز خیلی خوبی باشی و این مستلزم صرف زمان زیادیه که یه نفر که میخواد اینکارو کنه شروع به زدن یک ساز کند و آهنگسازی رو هم شروع کنه و هردو رو هم خوب انجام بده.

این چیزی که میگی کاملا درسته ولی بذار اینجوری جمع بندیش کنیم که خیلی خوبه که یه نفر هم آهنگساز و هم نوازنده باشه که بتونه این دوتا در کنار هم قرار بگیرند و به هم کمک کنند ولی الزام نباشه . درسته؟

صمیم دوکوهکی

یه جورایی میشه گفت درسته و بازم میگم که نرم افزارها خیلی به کمک ما اومدن

انزو حکمت

یه لحظه من معذرت می‌خوام وسط حرفت یه چیزی بگم و فقط می‌خوام یه چیزی این وسط بد برداشت نشه;بعضی از کسایی که الان صدای من و تو رو می‌شنوند به هر دلیلی دوست داشته باشند یا ساز بزنند یا آهنگساز بشن ولی اون حالت ایده آل رو نداشته باشن و اینجوری اون شخص میگه که اوکی من که الان نه از لحاظ مالی این شرایطو دارم و نه نمیتونم وقت بذارم و برم کلاس مثلاً یه ساز خاص و از اون طرف هم حالا اینام که دارن میگن فایده نداره پس اصلا بزار هیچکدومشو شروع نکنم.

منظور من و تو این نیست که اگر میخوای ساز بزنی آهنگساز هم نشو.

صمیم دوکوهکی

حرف من این نیست که یک نوازنده باید آهنگسازی هم بلد باشه ولی یک نوازنده خوب باید گوشش رو تربیت کنه و یک نوازنده خوب برای اینکه نوتی که میبینه رو بزنه و تجزیه و تحلیل کنه و بداهه پردازی کنه باید دروس تئوری و هارمونی و فرم و خیلی چیزای دیگه رو بشناسه;اوکی آهنگسازی نکنه و منظور من همچین چیزیه نه اینکه شما به عنوان یک نوازنده باید 50تا آهنگ هم آهنگسازی کرده باشه.

اینکه گفتم باید یک نوازنده باشه منظورم یک نوازنده ی پرفکت نیست.میخوام بگم منی که میخوام نوازنده باشم(توی هر سبکی) یک الی دوسال کلاس پیانو رفته باشم که بتونم یه چیزی رو پیاده کنم.هر آهنگسازی که لزوما اومد و مینی کنترلر جلوی خودش گذاشت دلیل نمیشه بد باشه و الان خیلی راحت شده دیگه و سیبلیوس رو باز میکنیم و نوت ها رو توش می‌نویسیم و با موس تنظیمش میکنم و نقطه دارش میکنم تا جایی که بشه همونی که ما میخوایم.

زمانی که ما پیانو رو بلد باشیم اول که ایده های بیشتری به ذهنمون میرسه و باعث میشه همیشه به یک فرم نزنیم و به یک صدای یونیک برسیم که کسی اونو نداشته باشه(مثلا هیچ نوازنده ای در دنیا شبیه ال دی میولا ساز نزده و بعدش هم نمیتونه)و وقتی شما فول آلبوم ال دی میولا رو میاری به طرز عجیبی یه داستان توی اونا دیده میشه و یک سیر تکاملی از ویسینگ و هارمونی و تنظیم و چیزای دیگه رو در اون میبینم که هیچ جای دیگه ای نیست.

همه آهنگسازهای بزرگ دنیا قطعاتی دارند که به خوبی قطعات شاهکارشون نیست مثلا بتهوون یه قطعه‌ای داره که تو ۵ سالگی نوشته و شما نمی‌تونی اونو بذاری کنار سمفونی 9 یا سمفونی 3 و حتی کنار سمفونی 5 بتهوون بذاری. یک نوازنده وقتی کمپیزیسیون بلده اگر بخواد آهنگسازی و حتی بداهه پردازی کنه اینو در اون بداهه پردازیه نشون میده.

ما خیلی موقع‌ها فکر می‌کنیم اگه یه نفر برای بقیه آهنگسازی نکنه پس دیگه آهنگساز نیست.مثلاً من فقط قطعاتی که می‌سازم رو خودم اجرا می‌کنم برای گیتار قطعه می‌نویسم گروه دارم و اجرا می‌کنم و درآمدم از فروش قطعات(البته این تو ایران امکان‌پذیر نیست) و اجراست و این به این معنا نیست که من آهنگساز نیستم یا آهنگسازی بلد نیستم.

وقتی شما به دانشگاه‌های مطرح برکلی ورشته نوازندگی گیتار جاز میرید،۷۰ درصد دروسشون درس‌های کامپوزیسیون جاز است و اسم رشته نوازندگی است یا شما وقتی میری دانشگاه وین که نوازندگی ویولن کلاسیک بخونید همه موارد رو توی درساتون دارین و برای همین میگم ایده آل ارجحیت داره به حالت دیگه(بودن آهنگسازی و نوازندگی در کنار هم) در مواقعی که ما می‌خوایم آکادمیک و خیلی حرفه‌ای به قضیه نگاه کنیم.

اگر ما به آهنگسازهای پاپ برگردیم میبینم که آهنگسازهایی که قدیمی‌تر هستند همشون نوازنده هم هستند. شما وقتی کمپسیون و فرم رو بشناسید وقتی که یه نوازنده ، آهنگسازی میکنه اون زیبایی رو میبینی و نمیشه روی آن ایرادی گذاشت ولی کاملا مشخصه نوازنده کامپوزیسیون میدونه و باز هم میگم که سبک خیلی مهمه.اگه من بخوام یک موزیک پاپ بسازم که حالا تو مارکت ایران داره اجرا میشه ، نوازندگی خیلی هم مهم نیست و این به معنای بهتر و بدتر بودن سبک نیست.

یکی از مشخصه‌های مهم موسیقی جاز بداهه نوازی است .نوازنده باید مد رو بشناسه که وقتی تم رو زد که بدونه در ادامه و در بداهه نوازی باید چیکار کنه و چه صدایی از ساز دربیاد و در یکسری از سبک ها مهمتره و جا

زو بایدها است و نبودنش واقعا حس میشه و در یکی از سبک ها هم نیازی نیست ولی ارجعیت داره و اگر باشد بهتر است.ساز زدن جنبه ی پرکتیکال یا همون عملی رو خیلی بالا میاره .

تاثیر هوش مصنوعی در آهنگسازی

انزو حکمت

کاملا درسته و دمت گرم که امروز وقت گذاشتی و با هم صحبت کردیم;یه سوال میپرسم ازت خیلی سریع بهم جواب بده. اینکه این روزا به واسطه هوش مصنوعی ای که به وجود اومده و حتی گاها میبینیم هوش مصنوعی ملودی ها و حتی تنظیمای عجیب غریب و خوبی داره انجام میده و خب قطعا تا دو سه سال دیگه خیلی بیشتر هم پیشرفت میکنه ; به نظرت این موضوع لطمه ای به آهنگسازها و تنظیم کننده ها میزنه؟

صمیم دوکوهکی

من خیلی بهش فکر کردم چون طبیعتاً درگیرش میشیم و این نگرانی به وجود میاد که نکنه این شغله به خطر بیفته منتها وقتی با درک خودم بهش نگاه کردم احساس می‌کنم که نمیتونه به آهنگسازها لطمه ای بزنه ولی در رابطه با یکسری از آهنگسازهایی که سواد بالایی نداشته  باشن و موزیکهاشون شبیه به هم باشد و عقب هستند و قطعاتشون شبیه به قطعات بقیه است قطعا حذف میشوند.

ما به هوش مصنوعی دیتا میدیم ولی آهنگسازها یا نوازنده‌ها و یا موزیسین‌هایی که تو هر شغلی به اون بیان شخصی رسیده باشند قطعا هوش مصنوعی نمیتونه به اونا لطمه ای بزنه

انزو حکمت

یه نکته هم تو صحبتمون اشاره کردیم که بعضی وقتا همین ضعف‌هایی که توی آهنگسازهای خیلی بزرگ باعث میشه که تو جذاب اونا رو جذاب ببینی اینکه مثلاً فلان شخص یا فلان آهنگساز ده تا کارش برتر از صد تا کار دیگه اش هست و اینه که جذابه و این داستان و شناسنامه ای که پشت اون کار هست باعث میشه که به جذابیت اون کار کمک کنه و من فکر میکنم اینا هست که برای ما جذابه و نه صرفا موزیک

خب این بعد انسانیشه دیگه و خب من قرار نیس مثلا خودمو سرزنش کنم که چرا مثل بتهوون شاهکار ندارم و خب اونم کلی قطعه ساخته که به این مرحله رسیده.ما آدما همیشه موفقیت بقیه رو میبینم و خودمونو با اون مقایسه میکنیم در حالی که هیچدوممون به روزی که جان پتروجی گیتار الکتریک دست گرفت رو ندیدیم و الانو میبینیم و میگیم ما چرا مثل اون نمیتونیم بزنیم؟خب شما هم مثل اون 30 سال همون تمرینا رو انجام بده بهتر هم میشی.

انزو حکمت

به خاطر تمام این چیزا من فکر میکنم این هوش مصنوعی هر چقدرم پیشرفت کنه(چون من یکی دوتا موزیک شنیدم ازش که اصلاً خودش وکال گذاشته بود یعنی علاوه بر اینکه ملودی رو ساخته بود ارنجم کرده بود وکال هم گذاشته بود در حالی که این کارو باید خواننده انجام بده) و حس می‌کنم به خاطر تمام این جزئیاتی که با هم صحبت کردیم هیچ وقت نمیتونه هر چقدر که هوش مصنوعی یه قطعه رو بی‌نقص بسازه ولی باز هم به نظر من جذابیت نداره.

ببین ما چرا میریم بلیط کنسرت می‌خریم؟چون دوست داریم بریم اون آدمه رو با تمام خاطراتی که با موزیکاش داشتیم و تمام داستانایی که از موزیکاش میدونیم ، از نزدیک ببینیم و فکر میکنم با هوش مصنوعی این احساسه یه جورایی از کار گرفته میشه و بازم باید صبر کنیم ببینم چی میشه

صمیم دوکوهکی

نه اتفاقا منم موافقم ولی خب این خودش یه صحبت جداست

انزو حکمت

دمتگرم که امروز وقت گذاشتی و بقیه ی سوالا رو توی پادکست بعدی میزارم و ممنون از شما که گوش دادین و هر نظر و انتقاد و پیشنهادی اگه داشتین میبینیم و لذت میبریم.

صفحات مرتبط

خرید ترانه و ملودی

سفارش تنظیم و میکس

آثار تولید شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *